چاپ چهارم رمان ایرانی «تابستان خیس» اثر محمد صابری منتشر شد.

به گزارش ایبنا؛ «تابستان خیس» یک رمان ایرانی متفاوت و پرکشش اثر «محمد صابری» است. این کتاب درون‌مایه‌های اجتماعی دارد و دغدغه‌ها و مسائل عمیقی را در قالب داستانی خوش‌خوان و روان بیان می‌کند. تابستان خیس یکی از آثار محبوب در ژانر اجتماعی است، کتابی که می‌توان با خواندنش ساعاتی از این دنیای واقعی و آشفته‌، به یک دنیای واقعی و آشوب‌زده‌ دیگر پا گذاشت.

تابستان خیس


در معرفی داستان این کتاب باید گفت، مهندس «کامران افخم» زندگی موفقی دارد. او پس از ازدواج با «کتایون» صاحب دو فرزند زیبا و باهوش به نام‌ها «مانلی» و «مانی» شده است. شرکت کوچکش روز به روز بزرگ‌تر شده و حالا چند نمایندگی هم در اروپا دارد. همه چیز رویایی به نظر می‌رسد. اما کامران همیشه ناآرامی عجیبی در عمق وجودش حس می‌کند. او پس از کنکاش و واکاوی خاطرات و گذشته‌اش، به رد پای سه دوست قدیمی در دوران جوانی می‌رسد. «پدرام»، «سامی» و «احمدرضا»، سه دوستی که زمانی مثل برادر به هم نزدیک بوده‌اند، اما در گذر زمان، هر کدام به راه خود رفته‌اند و حالا بعد از حدود بیست سال، هیچ کدام از دیگری خبر ندارد. کامران آن‌قدر درمانده و سردرگم است که تصمیم می‌گیرد هر طور شده نام و نشانی از یاران قدیمی خود پیدا کند. اما پیدا کردن این آدم‌ها و دانستن سرگذشت زندگی‌شان، کامران را درگیر ماجراهایی پیچیده و دردناک می‌کند.

چاپ چهارم «تابستان خیس»، اثر محمد صابری در 296 صفحه و به‌بهای 45 هزار تومان از سوی موسسه انتشارات نگاه راهی بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...