رمان «نورال» نوشته فرانک بوستانی از سوی نشر داستان راهی کتاب‌فروشی‌ها شد.

نورال فرانک بوستانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، نویسنده کتاب با بیان این‌که این رمان در سبک رئالیسم نوشته شده است، گفت: شخصیت اصلی کتاب دختری‌ ساده و در عین حال کنجکاو در تکاپوی پیدا کردن خود در دنیای به ظاهر کوچکش است. داستان نورال گذشته و آینده‌ای را نشان می‌دهد که با یگدیگر پیوند خورده‌اند و موجب روشن شدن حقایقی در گذر زمان می‌شود.

فرانک بوستانی ادامه داد: در این رمان تمام شخصیت‌ها به نوعی با فضای خاص احساسی تکراری که هرکسی در زندگی روزمره با آنها مواجه می‌شود، دست و پنجه نرم کرده‌اند و یا می‌کنند؛ احساس‌هایی چون غم، هیجان، کنجکاوی، شادی‌های آنی و در عین حال ماندگار، احساس‌هایی که در آن تصمیمات جدی ریشه می‌زنند و سرنوشتی را رقم می‌زنند.

در بخشی از رمان نورال آمده است: «دورم که خلوت شد، بلیط سفر سه روزه‌ای را که به مناسبت تولد پروانه از همان آژانس لعنتی گرفته بودم از جیبم درآوردم؛ می‌خواستم با قدرت هرچه تمام‌تر مچاله‌اش کنم و درون سطل بیاندازم اما نتوانستم، دلم نیامد این هدیه بهترین و عزیزترین دوستم بود؛ پروانه.»

رمان «نورال» نوشته فرانک بوستانی، در 122 صفحه، در قطع رقعی، جلد شومیز و به قیمت 50هزار تومان، از سوی نشر داستان منتشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...