رازها و دروغ‌ها | سازندگی


«شب نشینی بعد از مراسم تدفین» پنجمین اثر داستانی نسترن مکارمی است که از سوی نشر ثالث منتشر شده است. مکارمی اولین کتابش مجموعه‌داستان «حال هیچ‌کس خوب نیست» را در ابتدای دهه نود منتشر کرد و پس از آن رمان «بن‌بست اردیبهشت»، مجموعه‌داستان «غبار صورتی» و رمان «توتال». او نویسنده‌ای اصالتا جنوبی (خوزستانی) است و مثل بسیاری نویسندگان جنوب، داستان‌گو و داستان‌پرداز است.

شب نشینی بعد از مراسم تدفین نسترن مکارمی

داستان «شب‌نشینی بعد از مراسم تدفین» درباره سه زوج است که همسر یکی از آنها (ریحان) بنا به دلایلی خودکشی می‌کند. بعد از این اتفاق منصور (شوهر آن زن) قصد سفر به شهر دوران کودکی‌اش را می‌کند و دو زوج ديگر، باوجود مشکلاتی که خودشان در زندگی خصوصی با آن درگیر هستند، با او همراه می‌شوند. در طول سفر، منصور پیشنهاد می‌کند که برای گذشتن وقت تا رسیدن به مقصد، هر یک رازهایی از زندگی خودشان را که دیگران اطلاعی از آن ندارند بگویند و به‌نوعی اعتراف به حقیقت کنند و این آغاز داستان است و داستان وارد بازی زندگی می‌شود: «کمی مکث می‌کند و می‌گوید: «دیگر تمامش کن. امشب به قدر کافی قصه شنیده‌ایم.» صدای منصور توی کوهستان می‌پیچد: «تا‌به‌حال برایتان از گرگ‌های این حوالی گفته‌ام؟ یک افسانه محلی درباره‌شان هست که می‌گوید گرگ‌های این‌جا از ریشه آدمیزادند.»

ویژگی اصلی نویسنده در این اثر روایت داستانی آن است؛ او با نوشتن شروع می‌کند از صفحه‌های ساده‌ای که جان می‌دهد برای بی‌وقفه‌نوشتن و از تیغه‌ای از درون خود سخن می‌گوید. رمان مجموعه‌ای از اتفاق‌های درونی و بیرونی، شخصی و اجتماعی را دربرمی‌گیرد و چندلایه و چندبعدی است و مخاطب به‌سوی عیان‌نگاه‌کردن سوق می‌دهد، به‌سوی بی‌نقاب نگاه‌کردن. نویسنده برای بیان داستان خود، به نشانه‌ها نیز توجه دارد و در همان ابتدای داستان حضور گرگ خاکستری را می‌بینیم؛ نگاه خاکستری و تعقیب و گریزی که در دو وجه دنبال‌کردن منصور قهرمان اصلی داستان که همه‌چیز داستان تحت‌تاثیر حضور و کارهای اوست؛ شخصیتی که پیشنهاد رازگشایی را در طی داستان می‌دهد و از طرفی در همان ابتدای داستان ما با این راز روبه‌رو می‌شویم که چه رازی در گم‌شدن خود او نهفته است. پس در کنتراستی کلی و در شعاعی کوتاه از داستان حلقه مفقوده داستان منجر به یک نام و جای خالی‌اش می‌شود، «منصور» و در پایان ارتباط بین گرگ و انسان به‌هم تنیده می‌شود.

ویژگی دیگر اثر، پرداخت و توجه به مقوله سفر است، اما سفری که نویسنده در آن پیگیری می‌کند در سفری که از جنس زمان است؛ رویدادهایی کنار هم چیده ‌شده و سعی در واکاوی آن دارد. آدم‌ها سر رفاقت کنار هم جمع و هم‌سفر می‌شوند؛ سفری که از برای تسکین‌بخشیدن به منصور حادث شده ‌است و از زندگی سخن می‌گوید: جایی در داستان گفته می‌شود که معلوم نیست از این سفر سر به سلامت برده شود و از همان ابتدا ما با حضور نگاه و وجود گرگ خاکستری هم با حقیقت بینابین (وجود رازهای مختلف و گره‌گشایی آن‌ها) به کشف حقیقت خُرد آدم‌ها و حقیقت کلان قهرمان داستان (منصور) می‌رسیم.

«شب نشینی بعد از مراسم تدفین» در چند فصل تنظیم شده که هر فصل به زاویه‌ای از واقعیت و زاویه‌دیدی از واقعیت (منصور، سعدی، مستانه، شاهین) می‌پردازد و نویسنده به درستی با چندصدایی‌کردن اثر کوشیده تا یک‌سویه به اتفاق داستانی خود نپردازد و فریم به فریم، واقعیت داستانی را بازسازی کند و نویسنده سعی کرده جدا از داستانی که در حال تعریف است جا برای روایت خود نیز بگذارد؛ گویی جدا از ردی از واقعیت که گرگ خاکستری سایه‌به‌سایه شخصیت‌های داستان را درحال تعقیب است، ما با نویسنده‌ای دانای کل نیز روبه‌رو هستیم که هم واقعیت را می‌داند و هم شکل توصیف پلکانی آن را نیز آگاه است و از همین نوع نگاه است که در فصل مستانه او می‌گوید: «آپارتمان تازه‌مان روبه‌رو ندارد. همه‌تان دیده‌اید. نه منظره، نه افق و نه هیچ چیز دیگری که به چشم راه بدهد تا بتوانی کمی از خودت فاصله بگیری. از پنجره هم که به بیرون نگاه می‌کنی دیوار روبه‌رو با تمام هیکلش می‌خورد توی صورتت. فاصله را رعایت نمی‌کند، حریم شخصی و این حرف‌ها هم حالی‌اش نمی‌شود. همان‌طور راست نگاهت ایستاده و تمام تکه‌های آسمان را می‌پوشاند. نگاهت خیلی باید برود بالا، گردنت خیلی باید برگردد به عقب تا به کمی از آسمان راه پیدا کند. پنجره آپارتمان روبه‌رو از همان روز اول وسط زندگی‌مان بود. با آن نگاه خیره که رفتار ما را دنبال می‌کرد.»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...