تریلر و رمان فارسی | شرق


رمان «شهر شرنگ» نوشته امین حسینیون یک تریلر معمایی-جنایی است که ابعاد تهران را در بر می‌گیرد و راوی که شخصیت اصلی و یک ضد‌قهرمان است، به کوچه‌‌پس‌کوچه‌های شهر می‌زند و در کنار روایت با نثری متناسب به جست‌وجوی چیزی می‌پردازد که از کنش اصلی قصه رمان دور است و به‌نوعی به دنبال پیدا‌کردن خودش است. می‌توان گفت «یعقوب»، راوی اول‌شخص رمان «شهر شرنگ»، به دنبال تغییر نیست، بلکه با آنچه تغییر یافته می‌خواهد مبارزه کند.

خلاصه رمان شهر شرنگ» نوشته امین حسینیون

راوی این رمان روایتی از جنس خودش دارد و آنچه در طول زندگی‌اش اتفاق افتاده است شاید برای مخاطب عادی نباشد، اما هر‌قدر رمان جلو می‌رود، شخصیت «یعقوب» علاوه‌ بر عناصر ناهمساز برای خواننده جذاب‌تر می‌شود. راوی در وهله اول شخصیت را وارد مداری از جنس مشکلات می‌کند و بعد در کنار سیر اتفاقات مهیج، «شهر شرنگ» شکل می‌گیرد و زمانی تکمیل می‌شود که خط‌ و ربط‌ها در زیر لایه شخصیت به‌ هم وصل می‌شوند. شاید این نکته درس نویسندگی از آنتوان چخوف نویسنده شهیر روس را شنیده باشید که می‌گوید در ابتدای یک داستان اگر اسلحه‌ای روی دیوار است در انتها باید با آن اسلحه شلیک شود. این جمله می‌تواند برداشت‌های متعددی داشته باشد، گاهی حتی می‌توان صرفا برای صحنه‌پردازی و افزودن به فضا یک عنصر بلااستفاده را در داستان یا رمان به کار برد. در رمان «شهر شرنگ» اجزای روایت درست کار می‌کند، این‌ بار به‌جای اسلحه روی دیوار، شخصیت‌ها نقش چرخ‌دنده‌های مهم این رمان را دارند. بیش از 10 شخصیت پرداخت‌شده در صحنه‌هایی به‌ اندازه و کافی، قطعه‌به‌قطعه معما را گره‌افکنی می‌کنند و در نهایت به گره‌گشایی می‌رسد.

قصه رمان «شهر شرنگ» درباره یعقوب، پسری است که زندگی‌اش را باخته، به علت سرقت و درگیری زندان افتاده و حالا که آزاد شده و کاری جز خلاف بلد نیست می‌خواهد گره‌گشای امور مردم بشود، چیزی مانند شَرخر. یعقوب در زیرزمین محله‌ای پایین‌شهر در خانه‌ای خالی از هر وسیله‌ و کاملا بی‌پول زندگی می‌کند، در همین اثنا زنی به سراغ او می‌آید که از ثروتمندان بالای شهر است، دخترش گم شده و به دلایلی که بعدا مشخص می‌شود (باند تبهکاری پشت این موضوع است) نمی‌خواهد به پلیس اطلاع دهد. از طریق باغبان خانه‌اش به یعقوب وصل می‌شود و از او می‌خواهد دخترش را پیدا کند. با سرنخ‌هایی که یعقوب پیدا می‌کند وارد چرخه پیدا‌کردن دختر می‌شود و هر‌قدر که رمان جلو می‌رود موضوع اصلی درباره سنگ ارزشمند و گران‌بهایی است که میان چند نفر دارد معامله می‌شود. قتل‌ها، تعقیب و درگیری و... در این رمان علاوه‌ بر بار پویای آن مدام به نکته‌هایی اشاره دارد تا حواس مخاطب از زیر لایه پرت نشود.

در ادبیات فارسی ما یکی از درخشان‌ترین رمان‌های تریلر، «فیل در تاریکی» نوشته قاسم هاشمی‌نژاد است که نوعی شاخص به شمار می‌رود. بعد از این اثر، کمتر رمانی با این کیفیت نوشته شده است. می‌توان گفت در دهه 90 تکانی به ادبیات ژانر توسط نویسندگان تازه‌نفس و جوان داده شد اما به‌واقع کتاب‌های موفق ادبیات ژانر فارسی به‌خصوص ژانر علمی-تخیلی و تریلر شاید به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد. البته رمان‌هایی هم در چند سال اخیر نوشته شده که از قواعد ادبیات ژانر به دور بوده و فقط جهت اقتباس سینمایی نوشته شده است. همین تعداد کمِ رمان‌های ژانر تریلر سبب نشده چراغ آن خاموش شود؛ چراکه اصول و قواعدی که برای این نوع آثار تعریف‌شده به‌خوبی توسط نویسندگان فارسی رعایت شده است؛ چه‌بسا نوآوری و نبوغ را هم می‌شود در این دست آثار دید.

رمان «شهر شرنگ» یکی از همین دست آثاری است که در کنار قواعد کلی ژانر و رعایت آن به‌ سراغ گونه‌های روان‌شناختی رفته و حول‌ محور این وقایع بر شخصیت‌پردازی یعقوب و گذشته او می‌گذرد. به غیر از آن زیرلایه‌های دیگری هم در این رمان از جنس داستان و قصه هستند، مثلا فضاسازی‌های متناسب با حال‌وهوای شخصیت‌ها یا وجود کلی دو نوع قشر در جامعه که به‌ هم گره خورده‌اند، یعنی غنی و فقیر. در‌واقع در این رمان هیچ‌ چیز در میانه وجود ندارد. همه‌ چیز در دو سمت مخالف روبه‌روی هم هستند اما هر کدام از آنها به تنهایی لق می‌زند و یکدیگر را با هم کامل می‌کنند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...