حله که به اجبار و خواست برادر بزرگش، عبید به عقد حبیب مردی عیاش و قاچاقچی، در آمده و شهر و دیارش را ترک گفته بود، پس از یک زندگی زناشویی ناموفق طلاق می‌گیرد و به زادگاهش باز می‌گردد... شبیرو، عموی مادر حله، بازمانده‌ای از برده‌های زنگبار است که زمانی به بندر آورده شده‌اند... خدو یک سابقه‌دار سیاسی فعال است و دیری نمی‌گذرد که همراه با رفقایش قریش و دادیار بازداشت می‌شود.

با شبیرو  | محمود دولت آبادی
با شبیرو.
داستانی از
محمود دولت‌آبادی نویسنده معاصر ایرانی که در 1351 منتشر شد. ماجرای آن با بازگشت حله به خانه پدری آغاز می‌شود. او که به اجبار و خواست برادر بزرگش، عبید به عقد حبیب مردی عیاش و قاچاقچی، در آمده و شهر و دیارش را ترک گفته بود، پس از یک زندگی زناشویی ناموفق طلاق می‌گیرد و به زادگاهش باز می‌گردد. عبید که خود زمانی قاچاقچی و خلافکار بوده ولی تازگی مأمور دولت شده به شهری منتقل می‌شود و از بار مسئولیت سرپرستی خواهرش شانه خالی می‌کند. نویسنده در ابتدای داستان به معرفی شخصیت‌های اصلی و فرعی می‌پردازد. حوادث در یکی از شهرهای گرم و مرطوب استان خوزستان روی می‌دهد. شبیرو، عموی مادر حله، بازمانده‌ای از برده‌های زنگبار است که زمانی به بندر آورده شده‌اند. او پس از یک بیماری طولانی دچار مالیخولیا می‌شود و می‌پندارد که دختر عمویش فزّه در دریا غرق شده است. از آن به بعد همه روزها خاموش و بی حرف به امید بازگشت محبوبش چشم به دریا می‌دوزد و شب‌ها را به کپرش در کنار ساحل پناه می‌برد. حله دلش می‌خواهد با شبیرو حرف بزند اما شبیرو چنان با جریان‌های بیرون از خود و آدم‌هایش بیگانه شده که هیچ چیز را حس نمی‌کند. حله غم تنهایی و شکست را در پرتو ازدواج با خدو که دوست و آموزگار برادر کوچکش جاسم است از یاد می‌برد، اما موج بحران بزرگ‌تری آرامش او را برهم می‌زند. خدو یک سابقه‌دار سیاسی فعال است و دیری نمی‌گذرد که همراه با رفقایش قریش و دادیار بازداشت می‌شود. از طرف دیگر جاسم و رفیقش خلیل که مشغول تحصیل و کار در تهران هستند تحت تعقیب قرار می‌گیرند. خلیل دستگیر می‌شود و جاسم به دوبی فرار می‌کند.

دولت‌آبادی داستان‌های خود را درباره کسانی نوشته که در جستجوی خانه دلخواه خود سفر می‌کنند. آن‌ها که از جامعه طرد شده‌اند، خانه و پناهگاهی می‌جویند که در آن از خطر ایمن باشند. او توصیف‌گر زندگی طبیعت روستا و آدم‌هاست. جاسم در پی یک درگیری روانه یکی از زندان‌های ایران می‌شود و خدو را با حالی زار در آنجا می‌یابد. پس از رهایی از زندان به جستجوی حله می‌رود. اما حله بی پناه و غریب پس از درد دل با شبیروی گنگ و افشای ستم‌های نامردان، خود را در دریا غرق می‌کند. شبیرو پس از یافتن جسد حله، گویی گم شده سال‌های عمرش را باز یافته است. جاسم قهرمان جوان با شبیرو خود را از شبیرو این روح بردگی و خفت‌زدگی جنوب می‌رهاند تا با ادامه راه خود غریو رهایی از ته دل برکشد. در داستان "با شُبیرو" صحنه‌ها به سرعت از پی هم می‌آیند و در نتیجه بسیاری از مسائل و انسان‌ها ناشناخته می‌مانند. نویسنده در شرح ماجرا، خواهان آن است که به کیفیات روانی چهره‌ها، رابطه فرد و اجتماع و عوامل بیرونی و درونی مؤثر بر این روابط بپردازد. پایان داستان نمودار حرکت قهرآمیز نسل جوان و تازه نفس و ادامه دهنده تلاش‌های نسل شکست خورده پیشین است.

پروانه بیات. فرهنگ آثار ایرانی اسلامی. سروش

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...