کتاب «توانمندسازی حکومت: شواهد، تحلیل، عمل» [Building State Capability: Evidence, Analysis, Action] استدلال می‌کند که ایران در شمار کشورهای دارای «توانمندی حکومت» متوسط است که در کنار آفریقای جنوبی، آرژانتین، مراکش، فیلیپین و تایلند «با بدتر شدن سریع قابلیت حکومت» (ص. 76) مواجه است. این هشدار خطرناکی است. جمله‌ای که نویسندگان درباره عواقب این وضع می‌نویسند برای میلیون‌ها ایرانی خیلی ملموس است: «مشخص است که در این کشورها که قابلیت در حال سقوط است، هیچ چیز مثبت مایه دلخوشی وجود ندارد.» (ص. 76)

توانمندسازی حکومت: شواهد، تحلیل، عمل» [Building State Capability: Evidence, Analysis, Action]

کتاب «توانمندسازی حکومت» نوشته مِت اَندروز، لَنت پریچت و مایکل وولکاک [Lant Pritchett, Matt Andrews, and Michael Woolcock]، با ترجمه جعفر خیرخواهان و مسعود درودی، توسط انتشارات روزنه در 336 صفحه منتشر شده است. از میان همه کتاب‌هایی که سال 1398 خواندم، تأثیرگذارترین و عمیق‌ترین کتاب برای شناخت و ارائه راه‌حل مسائل ایران بود.

کتاب آن‌قدر عمیق و مرتبط با مسائل ایران ماست که برای آن‌ها که سیاست‌گذاری عمومی ایران و ناتوانی در حل مسائل عمومی را تجربه کرده‌اند، حیرت‌آور است. کتاب برای کسانی که می‌پرسند چرا حکومت/دولت/سازمان‌ها بد تصمیم می‌گیرند؟ چرا سیاست‌های بد تنظیم و ابلاغ می‌شوند؟ چرا مسائل حل نمی‌شوند؟ چرا حتی بهترین نسخه‌ها و تصمیم‌ها شکست می‌خورند، پاسخ‌هایی به‌واقع مبتنی بر شواهد، تحلیل و نسخه‌هایی برای عمل و بهبود دارد.

کتاب را سه نفر نوشته‌اند که به ترتیب متخصص سیاست‌گذاری عمومی، متخصص اقتصاد توسعه و جامعه‌شناس هستند. هر سه نفر برای سازمان‌های بین‌المللی و بالاخص بانک جهانی نیز سال‌ها کار کرده‌اند و تجربه عمیقی از توسعه در کشورهای در حال توسعه دارند.

نویسندگان استدلال می‌کنند که کشورها به جای تمرکز بر مسائل، به دنبال راه‌حل‌ها می‌گردند و به کپی‌برداری از بهترین نمونه‌ها (Best practices) می‌پردازند در حالی که دولت‌های‌شان ظرفیت اجرا ندارند و بهترین نمونه‌ها که در کشورهای دیگر هم جواب داده‌اند، شکست می‌خورند.

کتاب بحث مفصلی درباره قابلیت حکومت، روندهای تغییرات قابلیت حکومت در کشورهای جهان و چرایی این وضعیت ارائه می‌کند و در نهایت روشی برای قابلیت‌سازی و توانمندسازی حکومت در کشورها با عنوان «انطباق تکرارشونده مسأله‌محور» (Problem-Driven Iterative Adoption: PDIA) ارائه می‌دهند.

خواندن کتاب بیش از دو ماه برای من زمان برد، خواندن هر سطرش تفکر و درگیر شدن با کتاب لازم دارد. کتابی نیست که به سادگی بخوانید، اما بعد از خواندن آن فهم دیگری از توسعه و سیاست‌گذاری عمومی پیدا خواهید کرد. مقاله‌ای 2500 کلمه‌ای درباره این کتاب نوشته‌ام که در شماره 94 مجله آینده‌نگر منتشر شده است و فایل آن‌را به پیوست در زیر همین یادداشت قرار داده‌ام، بنابراین شرح بیشتری درباره کتاب در این‌جا نمی‌نویسم. علاقمندان به مطلب پیوست مراجعه کنند.

نکته اول: دکتر جعفر خیرخواهان، اقتصاددان متولد 1347، و یکی از دو مترجم این کتاب، با بیش از بیست اثر ترجمه، اگر فقط همین یک کتاب را ترجمه کرده بود، شایستگی تقدیر داشت. امیدوارم به زودی یک یادداشت بنویسم برای تقدیر از او به دلیل اهمیت مجموعه آثاری که ترجمه و به جامعه علمی ارائه کرده است.

نکته دوم: به مقامات و مدیران کشور در هر سطحی توصیه می‌شود این کتاب را بخوانند و اگر فرصتی برای این کار ندارند (اگرچه تأسف‌بار است که مدیری فرصت خواندن نداشته باشد) حداقل کاری کنند که متخصصی بیاید و در یک کارگاه نصف روزی، یا دو سه ساعتی، کتاب را برای‌شان شرح کند. خلایق از ثمره این کتاب‌خوانی ایشان، بهره برده و دعا به جان‌شان خواهند کرد.

[این مطلب از کانال شخصی دکتر محمد فاضلی برداشته شده است.]

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...