هشتمین شماره مجله «گاهِ نقد»، با محوریت بررسی و نقد کتاب، این بار با موضوع «روابط ایران و آمریکا» و با عنوان «روابط ایران و آمریکا ۱ » منتشر شد.

هشتمین شماره گاه نقد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این شماره از مجله «گاهِ نقد»، دومین جلد این مجله با موضوع «تاریخ» و نخستین جلد از دنباله «روابط ایران و آمریکا» است. در این شماره با سیری در کتاب‌های گوناگون، نگاهی به تاریخچه روابط ایران و آمریکا از ابتدا تاکنون انداخته می‌شود.

همچنین در این شماره در چند بخش مختلف، ابتدا نگاهی کلی به رابطه بین دو کشور انداخته می‌شود و سپس در پنج پرونده مفصل و مختلف، رویکردهای کتاب‌های گوناگون به این رابطه مرور و بررسی می‌شوند. «گفتار»، «نقدوار»، «رهیار» و «پیوست» بخش‌های گوناگون این شماره هستند که هرکدام از زاویه‌ای متفاوت به رابطه ایران، آمریکا و نمونه‌های مختلف در آینه کتاب‌ها نگریسته‌اند.

جعفر مراد حاصلی، سردبیر مجموعه تاریخ «گاه نقد» در «گفتار»،نگاهی کلی به تاریخچه رابطه میان ایران و آمریکا از نخستین روزها می‌اندازد و به‌طور خلاصه، کتاب‌هایی را که در ایران با این موضوع به چاپ رسیده‌اند، دسته‌بندی می‌کند.

در بخش «نقدوار»، کتاب‌هایی که در ایران با موضوع رابطه بین ایران و آمریکا چاپ شده‌اند، در پنج پرونده مختلف نقد و بررسی می‌شوند. هر پرونده بر برهه‌ای خاص از تاریخ رابطه دو کشور نگاهی می‌اندازد و پرونده پنجم، «رویکرد بی‌طرف به مناسبات ایران و آمریکا»، «رویکرد تبرئه‌کننده درباره مناسبات ایران و آمریکا» و «رویکرد افشاگرانه به مناسبات ایران و آمریکا» سه رویکرد مختلف کتاب‌های چاپ‌شده را از هم تفکیک می‌کند.

در «رهیار»، تازه‌ترین کتاب‌هایی که درباره آمریکا یا رابطه میان ایران و آمریکا تألیف و ترجمه شده‌اند، معرفی و نقد و بررسی می‌شوند.

در «پیوست» این شماره از «گاهِ نقد»، یک بسته پیشنهادی برای خوانندگان آماده شده است. این بسته شامل پنج کتاب است که هم تاریخ و سیاست خود آمریکا و هم رابطه بین ایران و این کشور را در بر می‌گیرد.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...