به نظر می رسد برخی نویسندگان امروز به جای متمرکز شدن بر امر نوشتن، وقت و دغدغه خود را صرف مسائل دیگری می‌کنند.
 
رضا امیرخانی - نویسنده - در گفتگو با مهر گفت: «اگر بخواهیم درباره آثار برجسته سال 86 صحبت کنیم مسلما باید به انتشار دو رمان "اسماعیل" از
امیرحسین فردی و "طوفان دیگری در راه است" نوشته سید مهدی شجاعی اشاره کنیم که به هر حال دو اتفاق خجسته در عرصه ادبیات ما بودند. این دو رمان به لحاظ ساختار و موضوع توانستند تاثیر مطلوبی در رمان انقلاب بگذارند.»

وی افزود: «انتشار این کتاب‌ها ثابت می کند که نویسندگان نسل اول انقلاب کماکان به آفرینشهای ادبی درخشان مشغول اند و می توانند الگوی نسلهای بعد باشند. با وجودی که برخی معتقدند نمی توان از راه نوشتن امرار معاش کرد، تصور می‌کنم با متمرکز شدن نویسنده تنها بر امر نوشتن بتوان به این مهم رسید.»

نویسنده رمان "من او" در ادامه خاطرنشان کرد: «کتابی می تواند مورد توجه جامعه قرار گیرد که به لحاظ محتوایی حرفی برای گفتن داشته باشد؛ اما متاسفانه امروز مشاهده می‌شود که به جای اینکه نوشتن دغدغه اصلی نویسنده باشد مسائل دیگری جایگزین آن شده است؛ مسائلی که خیلی هم به دغدغه نان مربوط نمی‌شود.»

امیرخانی کتاب "پارسیان و من" را یکی از جذاب‌ترین آثاری دانست که در سال 86 خوانده است و گفت: «از نثر و موضوع "پارسیان و من" نوشته آرمان آرین لذت بردم. به نظرم این کتاب می‌تواند برای نوجوانان بسیار مفید باشد. عمومی کردن فرهنگ کهن و زدن رنگ و جلای امروزی به آن از مهم‌ترین ویژگی های این کتاب است.»

وی اضافه کرد: «امسال آثار با ارزشی از "مهدی آذریزدی" را هم مطالعه کردم. او با بازآفرینی متون کهن - به خصوص آثار مولانا - به سهم خود نقش عمده‌ای در عمومی و امروزی کردن فرهنگ کهن ما داشته است. در کنار این آثار باید به اثری از "ماریو پوزو" با عنوان "آخرین پدرخوانده" هم اشاره کنم که بسیار خواندنی بود.»

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...