تازه‌ترین اثر روبرت صافاریان رمان «یادداشت‌های سردبیر هایاتسک» از سوی نشر مرکز منتشر شده است.

روبرت صافاریان یادداشت‌های سردبیر هایاتسک

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ داستان این رمان در فضای یک ساختمان می‌گذرد و روایت‌ افرادی است که در مجله کوچکی کار می‌کنند. مجله‌ای درباره‌ ارمنی‌ها که به دو زبان ارمنی و فارسی منتشر می‌شود. صافاریان دفتر تحریریه‌ای را تصویر کرده است که فضایی عینی و ملموس دارد و اکثر اتفاقات این داستان در دفتر تحریریه این مجله می‌گذرد.

در این اثر موضوع روابط انسانی افرادی که در مطبوعات کوچک و بزرگ، کار می‌کنند و درگیری‌های متفاوتی دارند مورد بررسی قرار گرفته است.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم:
«صدایی عصبانی از پشت خط می‌گوید:«شما چرا نوشته این بی‌آبرو را توی مجله‌تان چاپ می‌کنید؟ مگه نمی‌دونید دوبار شوهر کرده، دوبارش هم با مرد مسلمان. حیثیت جامعه ارامنه را به باد داه.» می‌پرسم:«راجع به کی صحبت می‌کنید؟ راجع به چی صحبت می‌کنید؟» می‌گوید:«مقاله یقیازاریان را می‌گویم.» حواسم هست راجع به چی صحبت می‌کند. می‌گویم:«مقاله خانم یقیازاریان را می‌فرمایید؟ می‌گوید:« بله همین ماده سگ را می‌گویم.» گوشی را می‌گذارم. حوصله این یکی را دیگر ندارم. خانم بندری از آن اتاق با صدای بلند می‌گوید:«دیوانه است مرتیکه.» این هم یک موضوع: ازدواج‌های بین قومی یا مختلط یا به زبان ساده‌تر ازدواج‌های ارمنی_مسلمان و معضلات آن و فشارهای اجتماعی‌ای که بر این زوج‌ها وارد می‌شود. » (صفحه103)


نشر مرکز کتاب «یادداشت‌های سردبیر هایاتسک» اثر روبرت صافاریان را در 128صفحه، 1600 نسخه و با قیمت 28500 تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...