رمان «لکه‌های رژ، لبه فنجان» نوشته رضا ارژنگ منتشر شد.

لکه‌های رژ، لبه فنجان رضا ارژنگ

به گزارش کتاب نیوز، کتاب «لکه‌های رژ لبه فنجان» نوشته رضا ارژنگ از سوی نشر گنجور به چاپ رسیده است.

رضا ارژنگ متولد 1348 است و پیش از این اثر رمانهای «لکه‌های ته فنجان قهوه»، «اوج»، «سرخوشی های بی پایان»، «کامیابی های یک کرگدن» و «گرفتاری های یک ببر خوشبخت» را در کارنامه نویسندگی خود دارد.

ناشر در معرفی این اثر او آورده است:

لکه های رژ لب فنجان به ماجرای دو خانواده می‌پردازد. خانواده (مجد) که هویت و قومیتی جنوبی دارند. نخلستان خرما بخشی از درآمدشان را تشکیل می‌دهد و خانواده (ملک) که تهران هستند. خانواده (هورمزد) هم که محور رمان و لکه‌های ته فنجان بود در این رمان در حاشیه و بعنوان شخصیت‌های فرعی حضور دارند. موضوع اصلی رمان براساس این ماجراست که (ماهان مجد) دارد اولین فیلم سینمایی‌اش را می‌سازد و در همان اوایل داستان برادر بزرگش (مهران) می‌میرد.

در بخشی از این داستان میخوانیم:

ماهان به دید خریدار نگاهش کرد. به هیکل قلمی و پوست سبزه وسوسه برانگیزش.
به یاد روزی افتاد که دستش در درگاهی در رفته بود به محازات کمر و به نشانه حمایت و تعارف دروغین بعد لغزیده بود بالاتر تا روی کتف!
چقدر وقتی داریم خودمان را گول می‌زنیم توی ذهنمان خنده‌دار می‌شویم!
یک خنده چندش آور! بعد این حرکت را توی ذهنش ادامه داده بود.
طعم خیالی و شیرین رژ روی لب‌ها. خنده‌دارترین نزدیک شدن دو تن به یکدیگر! نیازی دوطرفه که بیهوده عشق می‌نامیمش! نفس زدن، عرق کردن. تپش قلب که از سر هیجان بدن است نه چیز دیگر. ناله‌ها و هن هن و تمام شد!
لحظه پایان هوس همه‌اش همین است!

کتاب «لکه های رژ لب فنجان» نوشته رضا ارژنگ در 237 صفحه و قیمت 79 هزارتومان در دسترس علاقمندان به داستانهای ایرانی قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...