ترجمه رمان «تصرف عدوانی» [Egenmäktigt förfarande - en roman om kärlek] نوشته لنا آندرشون توسط نشر مرکز به چاپ سی‌وپنجم رسید.

تصرف عدوانی» [Egenmäktigt förfarande - en roman om kärlek] نوشته لنا آندرشون

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، چاپ اول این‌کتاب در سال ۹۵ به بازار عرضه شد و حالا نسخه‌های چاپ سی‌وپنجمش به کتابفروشی‌ها آمده‌اند.

لنا آندرشون [Lena Andersson] نویسنده سوئدی متولد سال ۱۹۷۰ است که رمان دیگرش با عنوان «پسر اسوئا» به‌تازگی به‌قلم همین‌مترجم و همین ناشر منتشر شده است.

نسخه اصلی این‌کتاب در سال ۲۰۱۳ چاپ شد و جایزه آگوست معتبرترین جایزه ادبی سوئد را برای نویسنده‌اش به ارمغان آورد. «تصرف عدوانی» همچنین برنده جایزه اسوندسکا داگبلادت شد که توسط روزنامه‌های سوئدی اهدا می‌شود. داستان این‌کتاب درباره سقوط تمام و کمال یک زن در ورطه‌ اغفال و توهم عشق دوطرفه است.

این‌کتاب که ششمین کتاب نویسنده‌اش محسوب می‌شود، داستان درباره عشق مخربی است که تمام روح و هویت یک زن را می‌مکد و مثل تفاله با او کاری می‌کند که تمام اعتماد به نفسش را از دست بدهد و حس کند در مقابل شریک احساسی مشهور و هنرمندش، هیچ‌چیزی برای عرضه و مقابله ندارد.

چاپ سی‌وپنجم این‌کتاب با ۱۷۶ صفحه و قیمت ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...