چاپ سوم رمان «سیب ترش» نوشته فرشته نوبخت از سوی نشر چشمه به کتاب‌فروشی‌ها رسید.

سیب ترش فرشته نوبخت

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، فرشته نوبخت درباره این اثر به ایبنا گفت: رمان «سیب‌ ترش» داستان چند دوست را روایت می‌کند که در اواخر دهه‌ی هفتاد، در یک دانشکده درس می‌خوانند و بر اثر جریانات و وقایعِ مربوط به کوی دانشگاه زندگی‌شان به ناگاه دستخوش تحولات و دگرگونی‌های عمیقی می‌شود، که تبعات آن به سال‌هایِ بعد و اواخر دهه‌ی هشتاد کشیده می‌شود.

نویسنده کتاب «از همان راهی که آمدی، برگرد» ادامه داد: «سیب ترش» در قالب رمان، تلاشی بوده برای درکِ رویاهای نسلی از جوانانِ پس از انقلاب اسلامی که دوره‌‌ای حساس و مهم از حیات سیاسی و اجتماعی ایران را تجربه کردند و به بلوغی تازه‌ رسیده‌اند.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «هوا کاملا تاریک شده و تو درست سی‌وهشت ساعت است که در کُمایی. با دستگاه نفس می‌کشی و نمی‌توانی حرف بزنی و من برایت می‌نویسم و راستش نمی‌دانم چرا دارم این کار را می‌کنم. باید بدانی بین ترمِ اول و دوم دانشکده صدبار تصمیم گرفتم همه‌چیز را رها کنم و برم و نمی‌دانستم دست و پایم را بند دوستی با تو بسته ...»

چاپ سوم رمان «سیب ترش» نوشته فرشته نوبخت، در 175 صفحه، به قیمت 54 هزار تومان، در قطع رقعی و جلد شومیز، از سوی نشر چشمه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...