امتیاز کلیه آثار نادر ابراهیمی به انتشارات امیرکبیر منتقل شد.

نادر ابراهیمی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، حامد کنی مدیر انتشارات روزبهان در باره علت این واگذاری گفت: یکی از اقدامات در دست انجام انتشارات روزبهان ورود به حوزه توانمندسازی کتابفروشان است،‌ ما یک نرم‌افزار بسیار پیش‌رفته‌ای را در حوزه توانمندسازی فروشندگان در یکی از پلت‌فرم‌های مجازی توسعه دادیم،‌ تا سرویس ویژه‌ای را به کتابفروشی‌ها و پخشی‌ها عرضه کنیم،‌ کتابفروشان بدون پرداخت هزینه،‌ بدون زیرساخت خاصی یا به‌کارگیری نیرو تنها با باز کردن یک پنل در این پلت‌فرم می‌توانند ویترین خود را به‌وسعت ایران گسترده کنند،‌ کل امور تحویل و بسته‌بندی و ارسال کتاب توسط ما انجام خواهد شد، این پروژه اصلی روزبهان است که می‌تواند جزو دستاوردهای مهم صنعت نشر باشد و سرمایه حاصل از واگذاری آثار نادر صرف توسعه این پروژه خواهد شد.

8 میلیارد برای 40 عنوان
در حالی که برخی گمانه‌زنی‌ها از فروش آثار نادر به رقمی بین 15 تا 20 میلیارد اشاره دارند،‌ مدیر انتشارات روزبهان ضمن رد این مبالغ از رقم 8 میلیارد تومان سخن می‌گوید، موضوعی که مجدالدین معلمی سرپرست انتشارات امیرکبیر نیز آن را تأیید می‌کند و در توضیحات بیشتر می‌گوید: قرارداد فی‌مابین انتشارات امیرکبیر و انتشارات روزبهان بندهای مختلفی دارد،‌ به‌موجب این قرارداد 3.5 میلیارد تومان هنگام امضای قرارداد پرداخت شده است و مابقی به‌صورت ماهانه تا 9 ماه‌، 500 میلیون تومان پرداخت خواهد شد.

وی ادامه داد: از سوی دیگر،‌ انتشارات روزبهان متعهد شده است که ظرف 3 سال به‌مبلغ 36 میلیارد تومان کتاب‌های نادر ابرهیمی را از ما خریداری کند،‌ بنابراین سود انتشارات امیرکبیر از انتشار این آثار بیشتر از عددی است که برای خرید امتیاز نشر پرداخت کرده است.

معلمی اضافه کرد: در حقیقت سود معنوی ما رسیدن به 40 کتابی است که از نادر ابراهیمی باقی مانده است،‌ 10 عنوان از کتاب‌های نادر هنوز درست دیده نشده است،‌ انگیزه اصلی ما این بود که کتاب‌های کمتردیده‌شده نادر را به بازار عرضه کنیم.

وی گفت‌: ارزیابی‌های ما نشان می‌دهد که گردش مالی آثار نادر ابراهیمی در سال در بازار کتاب حدود 20 میلیارد تومان است،‌ از همین رو نیز آقای کنی متعهد شده است که 10 میلیارد تومان سال اول،‌ 12 میلیارد تومان سال دوم و 14 میلیارد تومان سال سوم از ما کتاب بخرد، امتیاز انتشار آثار نادر نیز تا سال 1437 در اختیار مؤسسه امیرکبیر است.

................ هر روز با کتاب ................

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...