رمان علمی‌تخیلی «رنسانس مرگ» نوشته ضحی کاظمی توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

رنسانس مرگ ضحی کاظمی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب نهمین رمان بزرگسال این‌داستان‌نویس است که در زیرشاخه ادبیات پادآرمانشهری جا می‌گیرد و در قالب یکی از عناوین مجموعه «ادبیات ژانر» این‌ناشر چاپ شده است.

«باران‌زاد» دیگر رمانی بود که این‌نویسنده در همین‌ژانر چندی پیش توسط کتابسرای تندیس منتشر کرد. «آدم‌نما» و «سندروم ژولیت» دیگر آثار کاظمی در حوزه ادبیات پادآرمانشهری هستند.

داستان «رنسانس مرگ» هم در فضایی پادآرمان‌شهری جریان دارد. در این‌داستان کشور «فانی» وجود دارد که اهالی‌اش براساس طول عمر یک ابررایانه کوانتومی پیش‌بینی‌کننده، طبقه‌بندی می‌شوند. ساز و کار زندگی و حکومتی که در این‌کشور وجود دارد، باعث شده عده‌ای از مردم مورد ظلم و تبعیض قرار بگیرند. در نتیجه سعی کنند برای مبارزه و تغییر ساختار ظالمانه‌ای که زندگی‌شان را سخت کرده، با هم متحد شوند.

این‌کتاب با ۳۸۴ صفحه و قیمت ۶۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...