حاشیه‌ای بر رمان «آواز کشتگان» اثر رضا براهنی | شرق

رمان «آواز کشتگان» که از رمان‌های مطرح دهه60 است؛ روایت محمود شریفی، استاد دانشگاهی است که به خاطر مقالات و نوشته‌های ضدرژیم  پهلوی  راهی زندان می‌شود و بعد از تحمل شکنجه‌های سخت از زندان آزاد می‌شود. اما بعد از آزادی از زندان دیگر نمی‌تواند در سمت استاد، در دانشگاه تدریس کند. او حالا دیگر کارمند اداری دانشگاه است. محمود پسر مشهدی‌قربان، پادوی یکی از تجارتخانه‌های بازار تبریز، بعد از سال‌ها استاد دانشگاه شده اما به‌دلیل مبارزه‌ روشنفکرانه در محیط دانشگاه و انتشار مقالاتی و اقدامات افشاگرانه علیه رژیم شاهنشاهی سرنوشت دیگری پیدا می‌کند. زندان، کابل، شوک‌برقی، شکنجه‌های جوراجور و دست‌آخر هم شاید مرگ... و حالا فاجعه اینجاست، اگر مرگ نباشد، سوء‌تفاهم مردم به‌خاطر آزادی‌اش، نوعی مرگ تدریجی است. رمان در سه‌بخش «قهرمان زشت»، «حدیث پری‌داران» و «حدیث آینه چشمان» پیش می‌رود. «این‌بار که می‌آمدند، دیگر دفعه آخر بود. این را می‌دانست. چیزی ساده‌تر از این نمی‌توانست باشد. آنها باید تصمیم می‌گرفتند، مستقیم، دقیق و بدون رودربایستی وارد عمل می‌شدند و عمل را تا مرحله آخر اجرا می‌کردند... طرف‌های او دیگر او را خوب می‌شناختند و او هم آنها را خوب می‌شناخت. این دفعه به هر صورتی که پیداشان می‌شد، دفعه آخر بود.» رمان اینطور آغاز می‌شود. محمود شریفی به زندان رفته و برگشته بود. اول‌ها بت جوانان شده بود و در هر اثری از او تصویری از یک‌مبارزه طولانی پیدا می‌شد. بعدتر از سمت استادی اخراج و به کارمند اداری دانشگاه تبدیل شد.

حاشیه‌ای بر آواز کشتگان  رضا براهنی | شیما بهره‌مند

فصل دوم رمان؛ «حدیث پری‌داران»، با این تصویر شروع می‌شود: «در زیرزمین، توی مخزن کتابخانه، پشت میز زهواردررفته‌اش نشسته بود و داشت کارت‌های یک‌ مجموعه اهدایی جدید را تنظیم می‌کرد. ولی در ذهنش به فکر قصه‌های جدید بود که درباره حمله گله گرگ‌ها به تبریز می‌نوشت... پس از آن که همه از مخزن می‌رفتند، روی قصه‌اش کار می‌کرد. قصه خوب پیش نمی‌رفت.» محمود که تا قبل از زندان اول، استاد ادبیات تطبیقی است، حالا در مخزن کتابخانه دانشگاه پشت میزی زهواردررفته می‌نشیند و قصه حمله گرگ‌ها به تبریز را می‌نویسد؛ قصه‌ای که پیوند عجیبی با زندگی محمود پیدا کرده است. اما دانشگاه در جریان یک‌کنگره، شلوغ می‌شود. و او در پایان این فصل درحالی‌که سه‌روز است کنگره تمام شده و شرکت‌کنندگان هم رفته‌اند، پشت همان میز روی قصه گرگ‌ها کار می‌کرد که بازداشت شد.

فصل سوم و آخر رمان؛ «حدیث آینه چشمان» با تلفنی از دکترخرسندی از استانبول شروع می‌شود که از به‌جریان‌افتادن پروژه افشای ساواک و شاه در خارج از کشور خبر می‌دهد. و بالاخره با تصویری از یک بازجویی جهنمی ادامه پیدا می‌کند. و بعد رییس زندان، محمود را از بند به دفتر زیر هشت آورده تا با کمک فردی خارجی که متخصص خط است، از او اعتراف بگیرد که نوشته‌های افشاگرانه‌ای که در خارج از کشور چاپ شده و می‌شود، به خط و امضای اوست. و بالاخره رمان با بازنگری واقعه ۳۰‌تیر و ۲۸مرداد و ۱۵خرداد از زبان محمود و پدرش تمام می‌شود. «آواز کشتگان» علاوه‌ بر این مرور سردستی، سرشار از شخصیت‌های واقعی و مکان‌یابی‌شان در تاریخ است. شخصیت‌های تاثیرگذار بسیاری به این رمان فراخوانده می‌شوند تا با نگاه انتقادی براهنی تاثیرشان در تاریخ و سیر روزگار ما معین شود. احمد فردید یکی از این شخصیت‌هاست که با عنوان دکتر فیلسوف و در دیالوگی طولانی با راوی به رمان احضار می‌شود تا نویسنده روایت خود از یکی از تئوریسین‌های مطرح و تاثیرش در سرنوشت جامعه را بیان کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...