رمان «خیرگی» نوشته علیرضا سیف‌الدینی توسط نشر نیماژ منتشر شد.

خیرگی علیرضا سیف‌الدینی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، رمان «خیرگی» در ۵۲۲ صفحه و بهای ۱۸۰ هزار تومان به‌تازگی توسط نشر نیماژ منتشر شده است. علیرضا سیف‌الدینی که با «کتاب خم» برنده‌ جایزه‌ بهترین رمان سال‌های ۹۷ و ۹۸ جایزه‌ ادبی مهرگان شده بود، این‌بار هم با درهم‌آمیزی روایت‌های تاریخی با وقایع امروزی به‌همراه چاشنی طنز و در بستری عاشقانه داستانی شگفت‌آور خلق کرده است.

«خیرگی» روایتی است به‌مثابه دوربینی که به‌طور تصادفی به دست دختری به نام پری‌نسا می‌افتد که برای کار و زندگی اولین بار به زادگاهش آمده است. پری‌نسا با همین دوربین، تدریجاً، شاهد چشم‌اندازی می‌شود که زندگی‌اش را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد؛ چشم‌اندازی که در اصل قهوه‌خانه‌ای است که مالکش آن را جزیره می‌نامد. جزیره متعلق به فردی است به نام جان‌لنین و ساکنانی دارد که به آنها «اهالی» می‌گویند.

اهالی، انسان‌های تنهایی هستند که با نگاهی متحیر به عناصر نامشابه بین درون و بیرون‌خود چشم دوخته‌اند. این، درواقع به معنای رها بودن در اسارت یا، همان‌گونه که در جایی از رمان آمده، «خمیر آویزان» است. آنها «رابینسون کروزو»هایی هستند که برخلاف او، به میل خود راهی سفر نشده‌اند اما با میل خود پا به «جزیره» گذاشته‌اند: جزیره‌ جان‌لنین.

در بخشی از رمان می‌خوانیم:

«آدم‌های سیاست فقط آن بالاها ننشستند. آدم‌های سیاست را توی هر خانه‌ای می‌توانی ببینی، آن هم چه آدم‌هایی. توی خانه یک حرف می‌زنند، بیرون یک حرف دیگر... فکر نکن ادعایی هم ندارند. خیلی هم ادعای‌شان می‌شود، ولی فقط حرف‌های خوب می‌زنند. حرف‌های خوبی که به هیچ دردی نمی‌خورد... می‌دانی چرا؟ چون همان‌هایی‌اند که می‌خواهند با سختی‌های زندگی بجنگند، ولی تنها کاری که می‌کنند، این است که می‌روند کنار یک توپ جنگی اسقاطی می‌ایستند و باهاش عکس یادگاری می‌گیرند... اما کسانی که واقعاً می‌جنگند و همیشه می‌جنگند، اصلاً نمی‌گویند آهای مردم، ما داریم می‌جنگیم. می‌دانی چرا؟ چون این طفلک‌ها زبانِ آن یکی‌ها را ندارند... درد زبان برای آدم نمی‌گذارد... ولی باید کاری کرد که این‌ها هم بتوانند حرف بزنند...»

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...