ملازینلی در «آتش کف دست» به ماجرایی پرداخته که یکی از آسیب‌های جامعه ماست؛ او داستان زنی را به تصویر می‌کشد که برای رفع مشکلات مالی دست به رمالی می‌زند.

آتش کف دست صدیقه ملازینلی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، رمان «آتش کف دست»، تازه‌ترین اثر از صدیقه ملازینلی است که توسط دفتر نشر معارف منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان به حوزه ادبیات داستانی قرار گرفته است.

ملازینلی که سال‌ها در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کار کرده است، در کتاب جدید خود علاوه بر روایت یک داستان شیرین، به بخشی از معضلات جامعه و باورهای غلط و خرافه نیز اشاره کرده است؛ این در حالی است که داستان‌نویسی امروز عموماً از فضای جامعه دور است و کمتر به آسیب‌های موجود در دل شهرها توجه می‌کند و عمدتاً محدود در فضای کوچک آپارتمان‌ها است.

«آتش کف دست» داستان زنی را روایت می‌کند که سال‌ها مشاور تربیتی کودک و نوجوانان بوده و بعد از بازنشستگی نیز به همان کار به‌صورت مجانی ادامه می‌دهد. اما در میانه راه، به خاطر مشکلات مادی، با یک وسوسه شیطانی کانال رمالی راه‌اندازی می‌کند تا از این طریق مشکلات مالی‌اش را برطرف کند، اما حوادث جدیدی که رخ می‌دهد، سمت و سوی کارهای این زن را تغییر می‌دهد. شخصیت اصلی داستان در این بین متوجه می‌شود که پسرش در دام او افتاده است و همین جرقه‌ای می‌شود تا داستان در مسیر جذاب‌تری حرکت کند.

در کنار شخصیت‌پردازی، باید از فضاسازی کتاب به عنوان یکی از نقاط قوت اثر یاد کرد که گاه همین فضاسازی‌ها و ایجاد حس تعلیق، سبب می‌شود تا مخاطب دست از کتاب نکشد و آن را تا انتها ادامه دهد.

در پشت جلد این کتاب می خوانیم: «حس غربت مثل آتشفشان خفته‌ای ناگهان بیدار می‌شود. تنوره می‌کشد. بغض از سینه و گلویم مثل گدازه فواره می‌کشد. و تمام تنم را می‌لرزاند و باران داغ و سوزانش می‌پاشد روی گونه‌ها و صورتم. جواد ببیند می‌گوید خدا دیوانه‌هایش را هوشیار کند. دلم برای مادرم برای دست‌های زمخت و زبرش که همیشه خدا بوی خمیر می‌دادند تنگ‌ شده. برای شب‌هایی که زیر نور ماه روی تخت می‌نشستیم و او اوسنه تعریف می‌کرد برایم. صدای سگ که از دور دست می‌آمد، می‌ترسیدم خودم را می‌چسباندم توی سینه گرمش. چه آرامشی بود توی آغوشش...».

کتاب «آتش کف دست» در 192 صفحه و با قیمت 45 هزار تومان توسط نشر معارف به چاپ رسیده و هم‌اکنون در دسترس مخاطبان علاقه‌مند به این موضوع قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...