رمان «زمین سوخته» نوشته احمد محمود توسط انتشارات معین به چاپ هفدهم رسید.

زمین سوخته احمد محمود

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌رمان که برای اولین‌بار در سال ۶۱ چاپ شد، حاصل تجربیات و مشاهدات احمد محمود از سال‌های ابتدایی دفاع مقدس و جنگ ایران و عراق است. او برای نوشتن این‌رمان به شهرهایی مثل سوسنگرد و هویزه سفر کرد و جبهه را از نزدیک دید.

این‌نویسنده گفته پس از برگشتن از مناطق جنگی، با مشاهده آرامش شهرهایی مثل تهران، از غم و اندوه به خود پیچیده که چرا مردم مناطق دیگر کشور، از رنج جنوبی‌ها و مردم درگیر در جنگ بی‌خبرند و اتفاقات جبهه را حس نمی‌کنند. احمد محمود پس از شهادت برادرش در جبهه به مناطق جنگی سفر کرد و سپس به فکر نوشتن «زمین سوخته» افتاد.

اولین‌چاپ انتشارات معین از این‌کتاب سال ۸۰ عرضه شد و تیرماه ۹۹ هم چاپ شانزدهم آن را به بازار عرضه کرد.

در قسمتی از این‌رمان می‌خوانیم:

کاش آدم بداند جعبه‌ی محتوی گلوله چطور دست به دست می‌شود. هر لحظه در کجا و چه مسیری را طی می‌کند. سربازی که از انبار مهمات بیرونش می‌کشد چه ریختی دارد. قامتش چگونه است. سیاه است. سفید است. بلند قامت است. کوتاه است. زن دارد، ندارد. و... چه فکر میکند...؟ آیا فکر می‌کند لحظه‌ای که یکی از گلوله‌های داخل جعبه پرواز می‌کند چه فاجعه‌ای ببار می‌آورد؟ ... چه کسی را می‌کشد؟ دلِ کدام مادر را می‌لرزاند!... خنده‌ی کدام طفل را تا آخرین لحظه‌ی میرای زندگی بر لبانش می‌خشکاند؟... یا نه... یا لبخند به لب، جعبه را تحویل می‌دهد... دستانش را می‌تکاند و می‌گوید: خب برادر، تمام شد. پانصد و هفتاد جعبه... بیا رسید را امضا کن.

چاپ هفدهم این‌کتاب با ۳۲۹ صفحه و قیمت ۷۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...