طغیان علیه نابرابری | اعتماد


«ادبیات آتش است. معنای ادبیات سازش‌ناپذیری و طغیان است، دلیل وجودی نویسنده، اعتراض، مخالفت و انتقاد است... نویسنده پیوسته ناراضی بوده و هست و خواهد بود، هر کس که راضی باشد، قادر به نوشتن نیست، هر کس که با واقعیت توافق کند یا کنار بیاید، نمی‌تواند مرتکب حماقت بلندپروازانه ابداع واقعیت‌های صوری شود. دغدغه ادبی، از نارضایتی بین انسان، جهان، کشف نواقص و نابرابری‌ها و ادباری که احاطه‌اش کرده،‌ زاده می‌شود. ادبیات شکلی از شورش مدام است و قید و بند نمی‌پذیرد. هر کوششی برای انحراف سرشت خشم‌آگین و شورشگر ادبیات محکوم به شکست است. ادبیات شاید بمیرد، اما تن به سازش نمی‌دهد.»

1984

نقل این بخش از نظرات ماریو بارگاس یوسا به عنوان مقدمه ورود به متنی درباره ژانر سیاسی در ادبیات سیاسی، مناسب و گویاست. همین چند جمله کوتاه درباره ادبیات کافی است تا ما را به یاد داستان‌نویسان و شاعرانی بیندازد از دل تاریخ تا امروز که تن به سازش ندادند که در برابر بی‌عدالتی و ظلم شورش کردند و نوشتند و نام‌شان ماندگار شد؛ نه به عنوان یک مخالف یا یک معترض یا فعال سیاسی، بلکه به عنوان نویسنده‌ای که در برابر زمانه سکوت نکرد.

جامعه ایران در طول تاریخ همواره در میان فراز و نشیب‌های سیاسی متلاطم بوده؛ جنگ‌ها، شکل‌گیری و نابودی احزاب، اعتراضات خیابانی، ترورها و... البته این تلاطم تنها در مورد جامعه ایران مصداق پیدا نمی‌کند. کشورهای بسیاری در طول تاریخ با روبه‌رو شدن با بحران‌های سیاسی و اجتماعی، شاهد خلق داستان‌هایی بوده‌اند که اکنون می‌توان از آنها به عنوان شاهکار نام برد. آثاری مانند دکتر ژیواگو، 1948 و... از جمله قدیمی‌ترین سندهای داستانی انتقادی نسبت به وضعیت سیاسی و اجتماعی را شاید بتوان در «داستان‌های بیدپای» (کلیله و دمنه) یا بخشی از داستان‌های «هزار و یک شب» دید. داستان‌هایی که نبرد با قدرت را به روشنی نمایش می‌دهد. هرچند در هزار و یک شب، کل داستان پیکار یک زن یا انسان در برابر سرنوشت و قدرت حاکم برای زنده ماندن است. از نسخه‌های قدیمی دیگر می‌توان به سمعک عیار، داستان‌های حسین کرد شبستری، رستم‌نامه، امیر ارسلان و... اشاره کرد که در همه آنها رابطه مردم با قدرت روایت شده است. این نوشتار کوتاه مروری است بر داستان‌هایی که صدای جامعه در زمانه خود بوده‌اند.

آدم‌ها به ‌ناچار سیاسی شده‌اند
بارها شنیده‌ایم که زندگی اینجا جدا از سیاست نیست. این جداناپذیر بودن زندگی و سیاست، خاص ایران نیست و در سراسر دنیا، زندگی اجتماعی انسان با سیاست در هم پیچیده است. داستان‌نویسان در خلق جهانِ داستانی و شخصیت‌های خود، نمی‌توانند وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زمانه داستان‌شان را نادیده بگیرند. به قول احمد محمود «سیاست به ما تحمیل شده است. شما چه کسی را می‌توانید پیدا کنید که به سیاست کار نداشته باشد یا در زمینه سیاست صحبت نکند... من نویسنده هستم. نویسنده شخصیت‌پرداز است. من اگر بخواهم وجه روشنی را از یک شخصیت حذف بکنم، آن‌ وقت به خواننده‌ام راست نگفته‌ام. شخصیت من آن ‌وقت کامل نیست. همه آدم‌ها امروز سیاسی هستند... وجه غالب داستان‌های من سیاسی نیست. آدم‌ها به ناچار سیاسی شده‌اند.» (برگزیده از گفت‌وگو با احمد محمود در کتاب هفته، 2 تیرماه 1380)

عاشقانه‌ای سیاسی
با در نظر گرفتن همین نکته ساده، یعنی ساخت شخصیت در زمانه جهان داستانش، می‌توان داستان‌های کوتاه و بلند بسیاری در تاریخ ادبیات داستانی ایران یافت که این «وجه روشن» را از جهان شخصیت‌ها و داستان‌شان حذف نکرده‌اند. یکی از به‌یادماندنی‌ترین‌شان برای من «یک عاشقانه آرام» نادر ابراهیمی است؛ داستان زندگی شاعر و معلم گیلانی که برای یافتن عسل خالص به کوه‌های سبلان می‌رود و عاشق دختری می‌شود که دو سال در زندان ساواک بوده. او در پی این ازدواج بازداشت، بازجویی و شکنجه می‌شود؛ بعد از کار اخراجش می‌کنند و او در کوچ به تهران، مشغول فروش کتاب‌هایش می‌شود. این داستان به لحاظ زبان شاعرانه و تمثیلی‌ و بستر عاشقانه‌اش، به‌زعم عده‌ای داستانی عاشقانه و شاعرانه است، اما از نظر محتوا عشق بستری ا‌ست برای به نمایش گذاشتن زندگی افرادی که سیاست در شکل‌گیری‌شان شخصیت، زندگی و افکارشان انکارنشدنی است.

جلال و بیانیه‌های سیاسی
نویسنده دیگری که در آثارش به روشنی می‌توان نگاه سیاسی و اجتماعی‌اش را دید، جلال آل‌احمد است. نویسنده‌ای که کسمایی در وصفش می‌گفت آل‌احمد آزادی را برگزید و برای آزادی: آزادی روشنفکران و آزادی گفتن و نوشتن، قلم و قدم می‌زد. یکی از مشهورترین رمان‌هایش «مدیر مدرسه» نشان‌دهنده مشکلات سیاسی و اجتماعی و انتقادی است. رمانی که به قول پاینده راوی‌اش در بسیاری از بخش‌ها به سخنگویی تبدیل می‌شود که دیدگاه‌های سیاسی و آرا و اندیشه‌های خود جلال آل‌احمد را تبیین می‌کند و رمان را تا حد سندی اجتماعی یا بیانیه‌ای سیاسی تنزل می‌دهد. رمان سرگذشت کندوها نیز از نظر بسیاری یک بیانیه سیاسی است.

مدیر مدرسه

رازهای سرزمین من
رمان دیگری که یکی از برجسته‌ترین آثار داستانی سیاسی بعد از انقلاب محسوب می‌شود، «رازهای سرزمین من» رضا براهنی است. براهنی این رمان را اوایل دهه 60 نوشت و ماجرای آن از شهریور سال 1320 آغاز و در اواخر سال 1357 تمام می‌شود. این رمان هشت راوی دارد که هر کدام از آنها از آنچه در فضای سیاسی و اجتماعی می‌گذرد، روایت خود را دارد. براهنی جنگ جهانی، کودتا و بیش از همه قیام خودمختار مردم آذربایجان و کردستان را در این رمان مورد توجه قرار داده است؛ کشتار در تبریز و اردبیل، روز رستاخیز ملی در تبریز، سقوط مصدق و شکست توده‌ای‌ها، خودمختاری کردستان، شورش‌های خیابانی قبل از انقلاب از جمله حوادثی است که در جهان این داستان بازنمایی شده است.

آقابزرگ و چشم‌هایش
لوکاچ می‌گوید: «مهم‌ترین نکته در تصویرگری شخصیت انسانی در رمان، پرداختن به او به عنوان موجودی فردی (غرقه در فردیت خویش) یا پرداختن به او به عنوان موجودی اجتماعی و عضو جامعه است.» با در نظر گرفتن این مساله، رمان «چشم‌هایش» بزرگ علوی، یکی از شخصیت‌های اجتماعی-سیاسی به یادماندنی ادبیات داستانی ایران را دارد؛ استاد ماکان.
بزرگ علوی، نویسنده‌ای واقع‌گرا بود که فضا و وضعیت اجتماعی را در رمان‌هایش بازنمایی می‌کرد. او با شخصیت‌های مبارز و عاصی خود، نارسایی‌های اجتماعی را تصویر می‌کرد. استاد ماکان، نقاشی است مبارز و متعهد که علیه دستگاه دیکتاتوری رضاخان فعالیت می‌کند و در تبعید می‌میرد. از آثار باقیمانده او تابلویی به نام چشم‌هایش است که راوی رمان، یعنی ناظم مدرسه کنجکاو شده راز این چشم‌ها را دریابد.

خاطره‌ای از سلول 18
برخی بر این عقیده‌اند که یکی از اولین داستان‌های سیاسی پس از انقلاب را علی‌اشرف درویشیان نوشته است؛ «سلول 18». این داستان بلند، سرگذشت خانواده‌ای تهیدست در سال‌های قبل انقلاب است که فشارها و دستگیری‌ها و اعدام‌ها به اوج خود رسیده بوده. گره داستان، ناپدید شدن کمال پسر بزرگ خانواده است. این داستان در حقیقت، بازتاب خاطره‌های درویشیان در دوران حبس است که سال 58 نوشته شده است.
بسیاری از دیگر داستان‌های درویشیان مانند «آبشوران» اثری سیاسی- اجتماعی محسوب می‌شود که به نقد وضعیت جامعه می‌پردازد.

جولایی و تاریخ و سیاست
زیاد از زمان حال دور نشویم. رضا جولایی را می‌توان یکی از نویسندگانی دانست که رمان‌های سیاسی-اجتماعی موفقی نوشته است. از جمله آثارش می‌توان به رمان «یک پرونده کهنه» اشاره کرد که مانند آثار دیگرش یکی از رخدادهای تاریخی دستمایه نوشتنش شده: ترور محمد مسعود، روزنامه‌نگار مبارز و آزادی‌خواه در سال 1326. محمد مسعود با نام مستعار «م. دهاتی» روزنامه‌نگار و رمان‌نویس ایرانی و مدیر روزنامه مرد امروز بود. او نگاهی تند و انتقادی نسبت به فضای سیاسی حاکم دوران خود داشت. همین امر باعث شد که مدت‌ها روزنامه او توقیف شود و مورد پیگرد قانونی قرار گیرد. او در ۲۳ بهمن 1326 در خیابان اکباتان تهران هنگام خروج از چاپخانه به ضرب گلوله کشته شد. جولایی در رمان خود با دستمایه قرار دادن ترور محمد مسعود فضای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور را ترسیم و شکل‌گیری حزب توده و ایدئولوژی آن را در قالب داستان روایت کرده است.

از ایران به جهان
داستان‌ها و رمان‌های سیاسی در ایران کم نیستند. داستان‌هایی که یا سیاست بازتابی آشکار در آنها دارد یا در شکلی ضمنی به آن می‌پردازند؛ از برخی آثار صادق هدایت مانند «حاجی آقا» گرفته تا «جزیره سرگردانی» سیمین دانشور، «درخت انجیر معابد» و «مدار صفر درجه» احمد محمود، «روضه قاسم» امیرحسین چهل‌تن، «سگ و زمستان بلند» شهرنوش پارسی‌پور، «کولی کنار آتش» منیرو روانی‌پور، «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» شهرام رحیمیان، «شهر بازی» حمید یاوری، «رود راوی» ابوتراب خسروی، «شهری که زیر درختان سدر مرد» خسرو حمزوی، «شاه کلید» جعفر مدرس‌صادقی، «برزخ نمرود و گل محبوبه» حسن اصغری، «ویران می‌آیی» حسین سناپور، «ماهی سیاه کوچولو» صمد بهرنگی، «زوال کلنل» محمود دولت‌آبادی و...

اما اگر بخواهیم به رمان‌های سیاسی در جهان نگاهی بیندازیم، اولین رمان‌هایی که به ذهن‌مان می‌رسند، «قلعه حیوانات» و «1948» است که اکثر کتاب‌خوان‌ها این دو رمان را خوانده‌اند. از نویسندگان مطرحی که رمان‌های سیاسی نوشته‌اند، می‌توان به امیل زولا، برتولت برشت، جورج اورول، ماکسیم گورکی، نیکوس کازانتزاکیس و جان اشتاین‌بک اشاره کرد.

از جمله رمان‌های سیاسی خواندنی جهان نیز می‌توان به «خرمگس» لیلیان وینیچ، «گفت‌وگو در کاتدرال» و «روزگار سخت» ماریو بارگاس یوسا، «چرا ما در ویتنام هستیم» نورمن میلر، «امریکایی زشت» یوجین بوردیک و ویلیام لدرر، «سلاخ‌خانه شماره پنج» کورت ونه گات، «دکتر ژیواگو» بوریس پاسترناک، «تبصره 22» جوزف هلر که رمانی سیاسی به زبان طنز است و... اشاره کرد.

فارنهایت 451

کتاب‌ها را بسوزان

رمان‌های سیاسی را شاید باید یک زیرشاخه دانست. بسیاری از رمان‌ها به سبب پرداختن به مسائل اجتماعی و پیوندی که این مسائل با مسائل سیاسی دارند، رمان سیاسی شناخته می‌شوند. در این میان رمان فارنهایت 451 که یکی از مشهورترین آثار ری بردبری است، یک رمان علمی-تخیلی-سیاسی است. هرچند خود نویسنده معتقد است این رمان فقط علمی-تخیلی است؛ اما بسیاری این رمان را در کنار 1948 نشانده‌اند. فارنهایت 451 سال 1953 منتشر شد و جایزه ادبی هوگو 2004 را نیز دریافت کرد.

۴۵۱ درجه فارنهایت، دمایی است که کاغذ در آن شروع به سوختن می‌کند و داستان در جهانی اتفاق می‌افتد که خواندن یا داشتن کتاب جنایتی بزرگ محسوب می‌شود. بازیابی و سوزاندن کتاب‌های باقیمانده در این نظام به عهده آتش‌نشانی است. مونتاگ، شخصیت اصلی رمان یک آتش‌نشان است و شغل او سوزاندن کتاب‌هایی است که قدغن شده‌اند.

دختران پروانه‌ای و دیگران
همچنین می‌توان به «در زمانه پروانه‌ها» نوشته خولیا آلوارز اشاره کرد که رمانی ا‌ست برگرفته از واقعیت. خواهران خانواده میرابال، خواهرانی که به پروانه‌ها معروف شدند، تمام عمرشان را صرف مبارزه با رژیم دیکتاتوری تروخیو در جمهوری دومینیکن کردند. آلوارز این رمان را بر اساس زندگی آنها نوشت که به یکی از مهم‌ترین آثارش و یکی از بهترین رمان‌های سیاسی بدل شد.

رمان «بینایی» اثر ژوزه ساراماگو نیز اثری شناخته شده است. این رمان که در ادامه رمان «کوری» نوشته شده، حکایت بازماندگان از بیماری نابینایی است که با یک انتخابات سیاسی مواجه می‌شوند.

«دکتر ژیواگو» نوشته بوریس پاسترناک، نیز یکی از مهم‌ترین رمان‌های سیاسی-عاشقانه در جهان است. این رمان به انقلاب اکتبر 1917 و تاثیر وقایع آن سال‌ها در زندگی دکتری شاعر به نام ژیواگو می‌پردازد. «دکتر ژیواگو» که در دوران خفقان حکومت اتحاد جماهیر شوروی مجوز چاپ نگرفت، 1957 در ایتالیا به چاپ رسید و یک‌سال بعد جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد.

«دنیای قشنگ نو» نوشته آلدوس هاکسلی نیز یکی از رمان‌های سیاسی است که به زیست انسان مدرن در جهان امروز می‌پردازد. در این رمان تمام مفاهیم و آرمان‌ها و اخلاقیاتی که برای ما به‌طور پیوسته در چرخه‌ تکاملی‌مان شکل گرفته، برهم خورده و زندگی ضد تمام اینها به تصویر کشیده شده است. این رمان، تصویری از یک دیکتاتوری متفاوت را ترسیم می‌کند. دنیای هاکسلی، لذایذ غریزی انسان را به شکلی دیگر تعبیر کرده و از همین رو ماده‌ای مخدر و آرام‌بخش را به میان آورده که هر کسی که از شرایطش ناراضی است آن را مصرف کرده و نیازهایش را برطرف کند.

«سرزمین گوجه‌های سبز» هرتا مولر، رمانی شناخته ‌شده و محبوب است. این رمان نشان می‌دهد زندگی کردن در حکومتی دیکتاتوری ممکن است به شکلی پیش برود که جامعه خیال رها شدن از بند استبداد را از دست بدهد. تصور جهانی بهتر از میان برود و آزادی شبیه به وهم و خیال دیده شود. این رمان روایت زندگی چهار جوان در اقلیت آلمانی کشور رومانی است که در زمان دیکتاتوری چائوشسکو عمرشان را می‌گذرانند.

از دیگر رمان‌های سیاسی می‌توان به «راهنمای بازدید از موزه کمونیسم» اسلاونکا دراکولیچ اشاره کرد. دراکولیچ در این رمان، سری به موزه کمونیسم زده و برای هر بخش یک راوی انتخاب کرده و هر راوی یک حیوان است؛ طوطی دست‌آموز ژنرال تیتو یا موشی که از لابه‌لای سوراخ‌ها زندگی مردم در برلین را تماشا کرده و حالا از آنها نوشته است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...