رمان «شبح آلکساندر ولف»[The specter of Alexander Wolf یا Prizrak Aleksandra Volʹfa] نوشته گایتو گازدانف [Gaito Gazdanov] با ترجمه نسترن زندی توسط نشر نو راهی بازار نشر شد.

شبح آلکساندر ولف»[The specter of Alexander Wolf یا Prizrak Aleksandra Volʹfa] نوشته گایتو گازدانف [Gaito Gazdanov]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه ‌اصلی‌ این کتاب برای اولین‌بار بین سال‌های ۱۹۴۷ تا ۴۸ به‌صورت دنباله‌دار در نشریه روسی نووی‌ ژورنال چاپ نیویورک منتشر شد.

گایتو گازدانوف با نام کامل گئورگی ایوانویچ گازدانوف متولد ۱۹۰۳ در سن‌پترزبورگ و درگذشته به‌سال ۱۹۷۱ است. او نویسنده روسی است که به فرانسه مهاجرت کرد و در پاریس زندگی می‌کرد. «عصری با کلر» و «شبح الکساندر ولف» شناخته‌شده‌ترین آثار این‌نویسنده هستند. گازدانوف یکی از اعضای مقاومت فرانسه در روزهای جنگ جهانی دوم بود و پس از پایان جنگ در سال ۱۹۵۳ به‌عنوان سردبیر رادیو اروپای آزاد (رادیو آزادی) مشغول به کار شد. نخستین‌داستان‌های وی سال ۱۹۲۶ در نشریات مهاجران روس چاپ شدند.

«شبح آلکساندر وُلف» رمانی با مایه‌های روان‌شناختی و تحلیل اگزیستانسیالیستی در باب گناه و رستگاری، تصادف و سرنوشت، عشق و مرگ است. گایتو گازدانف در این‌رمان هم مانند دیگر آثارش از تجربه زیسته‌اش بهره برده است. او سال ۱۹۱۹ به ارتش روسیه سفید پیوست و تا سال ۱۹۲۰ و عقب‌نشینی از کریمه در جنگ داخلی روسیه حضور داشت. از طرفی پس از مهاجرت به فرانسه، ۸ سال به کارگری در بارانداز، کار شستن لوکومتیو و فعالیت در کارخانه سیتروئن مشغول شد. در آن‌برهه هم چون جایی برای خواب نداشت، شب‌ها روی نیمکت پارک‌ها یا مترو می‌خوابید.

سال ۱۹۲۸ بود که شغل رانندگی تاکسی را شروع کرد و توانست صبح‌ها داستان نوشته و در کلاس‌های درس دانشگاه سوربن حضور پیدا کند.

در قسمتی از رمان «شبح آلکساندر ولف» می‌خوانیم:
آن‌شب ما درباره امریکا و هالیوود و ایتالیا و پاریس حرف زدیم. او همه این‌جاها را به‌خوبی می‌شناخت، طوری که انگار سال‌ها آنجا زندگی کرده بود. همه کتاب‌های منتشرشده در سال‌های اخیر را خوانده بود و اطلاعات و دانش فوق‌العاده‌ای داشت. از موسیقی و نقاشی هم چیزهایی می‌دانست. سرانجام مهمانی به آخر رسید. موقع خداحافظی، بسیار جوان‌تر به نظرم آمد. انگار در همان چندساعت تغییری عجیب در او اتفاق افتاده بود.
بعد از یک‌هفته دوباره یکدیگر را ملاقات کردیم. تلفن زد و برای شام در رستورانی قرار گذاشتیم. مثل همان‌شبِ مهمانی بود. ارکستر کولی‌های مجار می‌نواخت. صدای غم‌انگیز ویولن کم‌کم پایین آمد و ریتم تندی شبیه صدای تاخت اسب‌ها در جلگه‌ای وسیع اوج گرفت. او با دقت به موسیقی گوش کرد و گفت:
_ در اروپا فقط یک‌کشور وجود دارد که می‌توان چنین‌فضایی را در آن تجربه کرد و آن روسیه است. البته شما شاید به جغرافیا علاقه‌مند نباشید، آن‌هم در رستوران. به نظرتان همه اتفاقات، در حقیقت، زیبا نیستند؟
_‌ آن‌قدر این جمله را شنیده‌ام که اهمیتش را برایم از دست داده است.
_ اما به هرحال این‌حقیقت دارد و آدم‌های بیچاره‌ای که این را به شما گفته‌اند، درست گفته‌اند.
_ بعضی‌اوقات هیچ‌چیز کسل‌کننده‌تر از حقیقت نیست.

این‌کتاب با ۱۳۵ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...