رمان "رسهالده" نوشته هرمان هسه با ترجمه پروانه فخام‌زاده از سوی نشر بازتاب‌نگار منتشر شد.

به گزارش مهر، این کتاب که ترجمه‌ای است از متن اصلی اثر این نویسنده، شاعر و منتقد برجسته آلمانی، پی‌آمدهای پیوندی ناکام را روایت می‌کند.

در"رسهالده" حکایت یوهان فراگوت به تصویر کشیده می‌شود؛ کسی که بهانه عشق به فرزند، او را تسلیم روزمرگی ملال‌آور خانوادگی کرده است. وی که هنرمندی است بنام، در کلاف رنج و انزوا سردرگم شده و هنر زندگی‌ کردن را از یاد برده است از این‌رو از افشای نگون‌بختی خود شرمسار است.

در این رمان می‌خوانیم: کودک سرگشته آه کشان قدم می‌زد. چهره لطیف زیبایش گرفته و پر از درد و رنج بود. چون از آن سوی داربست حصار صدای آلبرت و مادر راشنید، حسادت و بیزاری چنان در او قوّت گرفت که اشک در چشمانش حلقه زد. برگشت و ساکت از آنجا دور شد تا مبادا متوجه او شوند و صدایش کنند. فعلاً نمی‌خواست با هیچکس صحبت کند.

منتقدان این کتاب را از نظر درون‌مایه نزدیک به "گرترود" اثر دیگر هسه دانسته و از آنها به‌عنوان مکمل یکدیگر نام‌ برده‌اند.

کتاب "رسهالده" با شمارگان 1100 نسخه در 176 صفحه و به قیمت 4000 تومان منتشر شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...