خاویر ماریاس [Javier Marias] رمان‌نویس، مترجم و ستون‌نویس مشهور اسپانیایی درگذشت.

خاویر ماریاس [Javier Marias]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا،‌ «خاویر ماریاس» رمان‌نویس اسپانیایی و خالق «شیفتگی‌ها»، «قلبی به این سپیدی» و سه‌گانه «چهره فردای تو» در خانه‌اش واقع در «مادرید» در سن ۷۰سالگی درگذشت. او همواره به عنوان یکی از نویسندگانی محسوب می‌شد که احتمال دریافت جایزه ادبیات نوبل را دارد.

«ماریاس» که به بیماری ذات‌الریه مبتلا شده بود روز یکشنبه درگذشت.

با انتشار خبر درگذشت این نویسنده که به عنوان مترجم و ستون‌نویس نیز فعالیت می‌کرد، دوستان و نویسندگان محترم با پیام‌هایی به او ادای احترام کردند.

پدرو سانچز نخست‌وزیر اسپانیا از «ماریاس» به عنوان «یکی از بزرگترین نویسندگان تمام ادوار» یاد کرد و روز یکشنبه را «روزی غم‌انگیز برای ادبیات اسپانیا»‌ توصیف کرد.

ماریاس که در سال ۱۹۵۱ در پایتخت اسپانیا متولد شد نخستین رمانش را با عنوان «قلمرو گرگ»‌ در سن ۲۰سالگی منتشر کرد. به دنبال این کتاب، او ۱۵ رمان دیگر را به چاپ رساند.

ماریاس علاوه بر اینکه یکی از اعضای آکادمی سلطنتی اسپانیا بود در روزنامه اسپانیایی «ال پائیس»‌ به عنوان مترجم و ستون‌نویس مشغول بود. او که به زبان‌های انگلیسی و فرانسوی تسلط داشت، سال گذشته به عنوان یکی از اعضای بین‌المللی آکادمی سلطنتی ادبیات بریتانیا برگزیده شد.

آثار او با استقبال خوبی مواجه شدند و به گفته ناشرش برخی از آن‌ها به ۴۶ زبان دنیا ترجمه و در ۵۶ کشور حدود ۹ میلیون نسخه از آن‌ها فروخته شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...