به گزارش مهر، مسابقه‌ ملی داستان‌نویسی افسانه‌ها که از سال ۱۳۹۰ با ابتکار اعضای سایت افسانه‌ها آغاز شد، امسال با شرکت ۵۸۰ اثر از ۳۲۰ نویسنده در سه بخش اصلی، فانتزی، علمی تخیلی و وحشت و همچنین در سه بخش جنبی تصویرگری، نمایشنامه‌نویسی و نویسنده‌ نوجوان برگزار شد که در دو بخش آثار شایسته‌ی تقدیر و آثار برگزیده از نویسندگان منتخب تقدیر به عمل آمد.

همچنین امسال باتوجه به اضافه شدن بخش جنبی تصویرگری، انستیتو ملی بازی‌سازی رایانه‌ای به برگزیدگان این بخش، یک‌دوره‌ آموزش رایگان در این انستیتو هدیه داد.

پنجمین دوره‌ مسابقه‌ افسانه‌ها از جمع قابل توجهی از نویسندگان و مترجمان کشور به عنوان داوران محترم مراحل نهایی استفاده کرد که از آن‌ها می‌توان به احسان رضایی، محمدرضا شمس، مصطفی رحماندوست، سعید سیمرغ، رویا خوشنویس و ضحی کاظمی اشاره کرد.

در بخش آثار شایسته‌ تقدیر نوجوان، محمدمتین وحیدی با اثر "تا به قاف" موفق به کسب این عنوان و مینو ربیعی نویسنده‌ اثر "دوباره مرگ و دختر جوان" نائل به کسب اثر برگزیده‌ی این بخش شد.

در شاخه‌ بهترین داستان کوتاه علمی تخیلی، آرمین ریاضی نویسنده‌ اثر "استراحت مطلق" و سورن کریمی نویسنده‌ اثر "ژنراتوری که فریاد کشید" و همچنین لیلا کارزند با اثر "نویسنده‌ منزوی" موفق به کسب آثار شایسته‌ تقدیر شدند. محمد سرابی با اثر "دروازه فولاد" توانست برگزیده‌ی این بخش لقب گیرد.

در شاخه‌ بهترین داستان بلند علمی تخیلی هیئت داوران هیچ اثری را به عنوان برگزیده انتخاب نکرد. اما از زهره فرهادی نویسنده‌ی اثر "این رویا نیست" و علیرضا برازنده‌نژاد نویسنده‌ اثر "دریاچه" به عنوان آثار شایسته‌ی تقدیر، تجلیل شدند.

برگزیدگان شاخه‌ جنبی تصویرگری به این ترتیب معرفی شدند: نگین کاظمی و فاطمه زمانه‌رو و مبین اسلامیه به عنوان تصویرگران شایسته‌ تقدیر و هانیه منصوری با اثر "زال و سیمرغ" به عنوان تصویرگر برگزیده.

در شاخه‌ بهترین داستان کوتاه فانتزی، بصیر صمیمی نویسنده‌ اثر "سایه‌ سرو" و رویا زنده‌بودی نویسنده‌ی اثر "دی‌زنگرو ماه وِلکا" به عنوان برگزیدگان بخش شایسته‌ تقدیر معرفی شدند. جایزه‌ی اثر برگزیده‌ی این بخش به سارا خیابانچیان نویسنده‌ی اثر "داستان یک استراحت بیست‌وچهارساعته" رسید.

در شاخه‌ بهترین داستان بلند فانتزی یگانه مزینانی نویسنده‌ "کافه‌ای در ناکجا" و مهریماه رمضانی نویسنده‌ "شیطان دِه" موفق به دریافت تندیس آثار شایسته‌ی تقدیر شدند. اثر برگزیده‌ بهترین داستان بلند فانتزی به ناهید عارفی نویسنده‌ داستان "هزارتو" جلد اول از مجموعه‌ی تاج رسید.

در شاخه فیلمنامه و نمایشنانه، گلزار رضوی نویسنده‌ "خانه‌ شاتوتی" و سعید محمدی وشکی نویسنده‌ "رستوران موفق" به کسب جایزه‌ آثار شایسته‌ تقدیر شده و نغمه تفلیسی با فیلم‌نامه‌ "شب سفید" توانست جایزه اثر برگزیده‌ این بخش را از آن خود کند.

در بخش بهترین داستان کوتاه وحشت، محمدسعید احمدزاده نویسنده‌ اثر "صبح شب‌گیر" به عنوان اثر شایسته‌ تقدیر انتخاب و محمد اسعدی نویسنده‌ داستان "کافه مینیمال" موفق به کسب اثر برگزیده‌ این بخش شدند.

در بخش بهترین داستان بلند وحشت، هیئت داوران اثری را به عنوان اثر شایسته‌ی تقدیر تشخیص ندادند و تندیس اثر برگزیده‌ی این بخش به بهزاد قدیمی نویسنده‌ داستان "شکست حصر" رسید.

احسان رضایی، سرداور بخش اصلی مسابقه با سخنانی به مراسم پایان داد: در ایام قدیم رسم بود که شب‌های طولانی زمستان را با جمع شدن دور هم و علم کردن کرسی و نشستن پای نقل بزرگترها که کتاب «شاهنامه» یا داستان‌هایی مثل «حسین کرد شبستری» می‌خواندند کوتاه کنند. روزهای بلند تابستان را هم در پای آب روان و سایه درختان به همین منوال می گذراندند. جمع‌ها و گروه‌هایی که ضمن گپ و گفت‌های دیگر حواسشان به قصه و قصه گفتن و کتابخوانی هم بود. آن‌قدر هم در این کار جدیت داشتند که به همدیگر سفارش می‌کردند مثلاً «امیر ارسلان نامدار» را تا آخر نخوانند که سرگردان می‌شوند، یعنی که حواستان باشد این جمعی که حول محور داستان و ادبیات شکل گرفته جای دلهای عزیز است، به هم برمزنید. سنت جمع و انجمن شدن برای منظورهای ادبی، یکی از قدیمی‌ترین سنت‌های اجتماعی ماست که در طول هزار سال گذشته باعث زنده نگه داشتن ادبیات فارسی بوده. خوشحالم که امروز هم در جمع یکی از این گروه‌های مردمی علاقمند به ادبیات هستم و خوشحال‌تر اینکه مسابقات داستان‌نویسی افسانه‌ها بعد از گذشت وقفه‌ای دوباره از سر گرفته شده و به خانۀ پنجم خود رسیده. در این دوره از مسابقه افسانه‌ها، ۳۲۰ نفر با ۶۴۳ اثر شرکت کردند که در سه مرحله داوری صورت گرفت. ۱۷۲ اثر در مرحله مقدماتی و ۲۳۱ اثر در مرحلۀ میانی حذف شدند تا در مرحله نهایی، ۱۴۰ اثر در سه بخش اصلی و سه بخش جنبی توسط داورانی که افتخار همکاری با آنها را داشتم، مورد بررسی قرار گیرد. در میان سه رشته اصلی مسابقه، یعنی داستان‌نویسی در ژانرهای فانتزی، علمی-تخیلی و وحشت، در گروه داستان‌های فانتزی آثار بهتر و قوی‌تری را شاهد بودیم که مسلماً به دلیل شناخت بهتر از این ژانر و معرفی نمونه‌های بیشتری از آثار این گروه در بازار نشر ماست. در هر سه گروه اما میزان ارجاع به فضاهای بومی و سنت‌های داستانی ایرانی اندک بود و شایسته است که نویسندگان جوان توجه بیشتری به این فضاها داشته باشند. از همۀ نویسندگانی که آثار خود را به این دوره از مسابقه فرستادند و نیز از همۀ اساتید گرامی که ما را در امر داوری آثار ارسالی یاری دادند سپاسگزارم. خوشحالم که مسئولیت داوری این دوره از مسابقات افسانه‌ها را برعهده داشتم و توانستم تعداد بیشتری از آثار نویسندگان جوان و آتیه ادبیات داستانی ایران را بخوانم. از بخت شکر دارم و از روزگار هم.»  

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...