رمان «الف/یا» [ئەلف/یا] نوشته رضا علی‌پور [ڕەزا عەلی‌پوور] با ترجمه محمدرئوف مرادی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

الف/یا» [ئەلف/یا] نوشته رضا علی‌پور [ڕەزا عەلی‌پوور]

به گزارش خبرنگار مهر، این‌کتاب دویست‌وبیست‌وپنجمین عنوان «ادبیات جهان» و صدوهشتادوسومین «رمان» منتشره توسط این‌ناشر است.

رضا علی‌پور این‌رمان را سال ۱۳۹۸ به زبان کردی توسط انتشارات مانگ منتشر کرد و موضوعش درباره خوشنویسی و زندگی یک‌خطاط است. در این‌رمان،‌ خوشنویسی، هم یک‌هنر و همچنین یک‌سلوک و مسیر برای رسیدن به خداست.

حدیقه ناصریه و تاریخ شرفنامه، لب‌التواریخ، تحفه اردلان و تاریخ سنندجی ازجمله آثاری هستند که در این‌رمان به‌ آن‌ها ارجاع داده شده است.

در قسمتی از این‌رمان می‌خوانیم:

کسی که عکس را از ما گرفت نیم ساعت بعد عکس را به ما برگرداند. انگار در آن نیم ساعت خیلی چیزها عوض شده بود. لیلا هی نگاهش می‌کرد و می‌انداخت داخل پاکت و کیفش.
گفتم: «در عکس چه می‌بینی؟ طی نیم‌ساعت پیر شده‌ایم؟»
گفت: «چرا چشمم این‌شکلی است؟»
دست روی چشم چپش در عکس گذاشت.
گفتم: «حکایتی خوانده‌ام که می‌گوید: صورتگر تاتاری...»
گفت: «دست از این حکایت‌ها بردار.»
به عکس دقت کرد: «هر کدام جایی را نگاه می‌کنیم.»
«نه، ببین، هر دو داریم دوربین را نگاه می‌کنیم.»
«نه، تو این‌جا نیستی، خیلی وقت است این‌جا نیستی، نمی‌دانم کجا را نگاه می‌کنی.»
«لیلا خواهش می‌کنم شروع نکن، من امروز به خاطر تو آمده‌ام.»
«هی منت، هی منت، نمی‌دانم خانه بودی چه‌کار می‌کردی؟ ها! می‌رفتی تو حکایت‌هایت. ناراحت می‌شوی می‌گویم توی گذشته‌ای، دویست سیصد سال پیش از حالا، نه چهل پنجاه سال، نمی‌دانم کی می‌خواهی برگردی؟ سی‌وسه‌سال داری. حرف حرف خودت است؛ با کبریتی به زندگی هر دویمان آتش زده‌ای، بوی سوختگی‌اش به در و همسایه و دوست و فامیل هم رسیده، اما به مشام خودت نرسیده.»

این‌کتاب با ۱۷۴ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۵۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...