بهترین رمان متفاوت سال ١٣٩٦ از سوی دبیرخانه جایزه ادبی واو معرفی شد.

در عمق یک و نیم متری هانیه سلطان پور

به گزارش مهر، دبیرخانه جایزه ادبی واو که متفاوت‌ترین رمان ادبیات ایران را به صورت سالانه معرفی می‌کند، رمان «در عمق یک و نیم متری»  نوشته هانیه سلطان پور را برای چیدمان روایی متفاوت، زبانی شاخص و فریبنده و نثری قابل تامل و در خور توجه، به عنوان بهترین رمان متفاوت خود در سال ١٣٩٦  معرفی کرد.

همچنین نشر افراز برای چاپ این رمان به عنوان بهترین ناشر رمان متفاوت سال ١٣٩٦  برگزیده شد.

فائزه شاکری، دبیر این جایزه ضمن اعلام این خبر، رمان «راهنمای مردن با گیاهان دارویی»  نوشته‌ عطیه عطارزاده را برای فرم متفاوت و شخصیت پردازی خاص، به عنوان رمان شایسته ی تقدیر معرفی کرد.

دبیر این جایزه در مورد تاخیر در اعلان برگزیدگان و عدم برگزاری مراسم اهدای تندیس و لوح آنها، این گونه توضیح داد که؛ به دلیل شرایط خاص اقتصادی و تاکید این جایزه برای اهدای هدیه نقدی به برگزیدگان، با توجه به تلاش جایزه برای یافتن حامی مالی و موفق نشدن در این حوزه، علیرغم میل هویتی خود، مجبور به تعویق انداختن مراسم شده است که البته امیدوار است این امر برای دوره ی پیش رو محقق و میسر شود.

احمددرخشان، بهرنگ بقایی، اکبر روزبهانی، سوسن عابدین و فائزه سیدشاکری داوران مرحله نهایی این جایزه بودند.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...