بهترین رمان متفاوت سال ١٣٩٦ از سوی دبیرخانه جایزه ادبی واو معرفی شد.

در عمق یک و نیم متری هانیه سلطان پور

به گزارش مهر، دبیرخانه جایزه ادبی واو که متفاوت‌ترین رمان ادبیات ایران را به صورت سالانه معرفی می‌کند، رمان «در عمق یک و نیم متری»  نوشته هانیه سلطان پور را برای چیدمان روایی متفاوت، زبانی شاخص و فریبنده و نثری قابل تامل و در خور توجه، به عنوان بهترین رمان متفاوت خود در سال ١٣٩٦  معرفی کرد.

همچنین نشر افراز برای چاپ این رمان به عنوان بهترین ناشر رمان متفاوت سال ١٣٩٦  برگزیده شد.

فائزه شاکری، دبیر این جایزه ضمن اعلام این خبر، رمان «راهنمای مردن با گیاهان دارویی»  نوشته‌ عطیه عطارزاده را برای فرم متفاوت و شخصیت پردازی خاص، به عنوان رمان شایسته ی تقدیر معرفی کرد.

دبیر این جایزه در مورد تاخیر در اعلان برگزیدگان و عدم برگزاری مراسم اهدای تندیس و لوح آنها، این گونه توضیح داد که؛ به دلیل شرایط خاص اقتصادی و تاکید این جایزه برای اهدای هدیه نقدی به برگزیدگان، با توجه به تلاش جایزه برای یافتن حامی مالی و موفق نشدن در این حوزه، علیرغم میل هویتی خود، مجبور به تعویق انداختن مراسم شده است که البته امیدوار است این امر برای دوره ی پیش رو محقق و میسر شود.

احمددرخشان، بهرنگ بقایی، اکبر روزبهانی، سوسن عابدین و فائزه سیدشاکری داوران مرحله نهایی این جایزه بودند.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...