رمان «زنی که پشت خزر خواب بود» نوشته مریم بصیری توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و راهی بازار نشر شد.

زنی که پشت خزر خواب بود مریم بصیری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، مریم بصیری نویسنده کتاب، متولد اول اسفند ۱۳۴۸ ارومیه است و مدرک کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی را از دانشکده هنر سوره اخذ کرده است. او تاکنون آثار متنوعی با نگاه به مقولاتی مثل ایمان و باور به رشته تحریر درآورده که بین آن‌ها، «ماهی‌ها پرواز می‌کنند» و «دخیل عشق» پیش‌تر توسط انتشارات کتاب جمکران چاپ شده‌اند. بصیری علاوه بر داستان‌نویسی به تدریس این‌حوزه و فعالیت‌های نمایشی نیز اشتغال دارد.

این‌نویسنده به‌تازگی خبر آماده‌سازی رمان دیگرش با عنوان «من زن هستم» را توسط انتشارات سروش اعلام کرد.

سرآغاز رمان «زنی که پشت خزر خواب بود» دربرگیرنده روایت بانویی از کشور آذربایجان است که دنبال اصل و اصول خویش و یافتن ریشه های معنوی و خونی خود، به ایران باز می‌گردد. او در این‌سفر با زنان دیگری آشنا می‌شود که هرکدام قصه و غصه خود را دارند. چهار روایت از چهار زن و زندگی متفاوت که نقطه تلاقی و طلایی زندگی آنها در مسجد مقدس جمکران رقم می‌خورد.

داستان «زنی که پشت خزر خواب بود»، درباره تردید آدم‌ها و مشکلات گوناگون مردم امروز است. داستان تصمیم نهایی هر فرد که باید با اتکا به آسمان و دست بر زانوی خویش، مشکلات را برطرف کند.

این‌کتاب با ۲۷۲ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۴ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...