رمان ایرانی «جنون» اثر علیرضا حبیبی منتشر شد.

جنون علیرضا حبیبی

به گزارش کتاب نیوز، رمان «جنون» نوشته علیرضا حبیبی توسط نشر نقد فرهنگ منتشر شده است.

علیرضا حبیبی نویسنده ایرانی و متولد سال 1356 است.

در معرفی این اثر او نشر ناشر بخشی از اثر را آورده است:

تا یک دقیقه، هیچ‌کس در مقابل آن کلمات کوبنده که با لحنی آشکارا خشن، بی‌پروا، ستیزه‌جو و تهدید کننده، و صدایی بم، خش‌دار و زخمی، از آن موجود مهیب و هراس‌آور و احترام‌برانگیز و فاخر، که اهل هر مملکتی هم اگر بود، قاعدتاً همین لباس‌ها را بر تن می‌داشت، یارای حرف زدن نداشت.
حتی شخص نخست‌وزیر نیز که در کارِ نوشتنِ متنِ حکم او به صورت دست‌نویس بود، جرأت خیره شدن در چشمان او را در خود نمی‌دید.
ولی کم کم، اول نخست‌وزیر و بعد سایرین، خودشان را پیدا کردند و سر و صداهایی از خودشان در آوردند.
حتی یکی دو نفر جرأت اظهار نظری یافتند که انگار، رو به یک مجسّمه‌ی مومی خوش‌تراش ادا می‌شد.
او، حرفش را زده بود و قصدی برای اصلاح هیچ بخشی از نظراتش نداشت.
حرف‌های او شاید کار را به جاده‌ای کشید که انتهای آن محو و نامعلوم بود.
در حالی که دیگران از احتمال، یا حداکثر، تشـدید احتـمالِ وقـوعِ یـک بحرن حرف می‌زدند، او از سرکوب یک فاجعه‌ی تمام‌عیار حرف می‌زد…

«جنون» نوشته علیرضا حبیبی در 204 صفحه و قیمت 56 هزارتومان در دسترس علاقمندان داستانهای ایرانی قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...