رمان «عهد دل» نوشته الهه بهشتی درباره مسجد امام حسن مجتبی (ع) در شهر قم توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و راهی بازار نشر شد.

عهد دل» نوشته الهه بهشتی درباره مسجد امام حسن مجتبی (ع)

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر ، الهه بهشتی نویسنده این‌کتاب، پیش‌تر کتاب «و آنکه دیرتر آمد»‌ را در کارنامه خود ثبت کرده و این‌بار مسجد مهم امام حسن مجتبی (ع) در شهر قم را دستمایه نوشتن رمان قرار داده است.

در قم مساجد زیادی به نام امام حسن مجتبی (ع) بنا شده‌اند. اما وقتی نام و سراغی از مسجد امام حسن مجتبی (ع)، بگیریم در وهله اول یک‌نام به ذهن متبادر می‌شود؛ مسجدی با صفا، با گنبد و گلدسته‌ای افراشته که در درگاه ورودی خود قبری را نیز جای داده است؛ مزار حاج یداله رجبیان، خیر نیک اندیش و واقف مسجد.

مسجد مورد اشاره، مسجدی است که محل تجمع و استقبال عظیم مردم و مراجع و علمای قم از امام خمینی (ره) در بدو ورود ایشان به شهر قم پس از پانزده سال دوری از ایران بوده و امام خمینی(ره)، اولین ملاقات خود را با مراجع طراز اول قم در این‌مسجد انجام دادند.

اما ساخت این مسجد و تشرف یک معلم قرآن به نام حاج احمد عسکری، داستانی شنیدنی است که این‌مسجد را شهره کرده و شرف این مسجد را فزونی بخشیده است.

در قسمتی از رمان «عهد دل» آمده است:

اقامه بستم به نیت دو رکعت نماز حضرت قائم روحی فدا

الفاظ را بی اختیار و با سوز و گداز می گفتم؛ فکر اینکه ممکن است آن سید حضرت بوده باشد چنان بی قرارم کرده بود که بی اختیار اشکم جاری شد و به ناله و فغان افتادم عبارت «الوعده وفا» در ذهنم تکرار می شد به سجده رفتم برای ذکر صلوات، که احساس کردم پشت گردن و پهلویم داغ شد و قلبم به چنان تپشی افتاد که نفسم گرفت؛ موجی از گرما و بوی خوش کنارم به جنبش آمد.کسی نشست. سر از سجده بلند نکردم، اما بی اختیار صلوات را بلند گفتم. صدای آشنا گفت:آقای عسگری! سلام علیکم «الوعده وفا»

این‌کتاب با ۸۴ صفحه و قیمت ۱۴ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...