رمان «بند محکومین» نوشته کیهان خانجانی و مجموعه داستان «زخم شیر» به قلم صمد طاهری، برگزیدگان دومین دوره جایزه ادبی شیراز شدند.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، آیین معرفی برگزیدگان دومین دوره جایزه ادبی شیراز با یک سال تأخیر به دلیل شرایط ناشی از همه‌گیری کرونا جمعه در کتابخانه ملی و مرکز اسناد استان فارس در شیراز برگزار شد.

بند محکومین کیهان خانجانی

رشد داستان در شیراز اعجاب انگیز است

عضو هیات موسس و دبیر انجمن ادبی شیراز در این آیین ضمن گزارش چگونگی تشکیل انجمن‌های ادبی در این شهر و شکل‌گیری جایزه ادبی شیراز گفت: ضرورت تشکیل انجمن‌های ادبی همواره حس می‌شد و کلاس‌های داستان گلشیری بر این ضرورت مُهر تایید زد؛ بر این اساس، کلاس‌های داستان‌نویسی برگزار شد و نشست‌های داستانی فارغ از معیارهای انجمن شکل گرفت و خانه‌های داستان‌نویسان جایگاه تبادل نظر شد.

سیروس رومی با بیان اینکه در شیراز رشد داستان اعجاب‌انگیز است، افزود: در دوران مختلف داستان‌نویسی ایران، ردپای شیرازی‌ها کاملا مشخص و تأثیرگذار بود. نمود درونی داستان شیراز موفق و این شهر از گذشته تا امروز یکی از قطب‌های مؤثر و قابل اعتنا بوده و ضرورت ساماندهی جایزه‌ای در حوزه داستان حس می‌شد.

رومی، در باره شکل‌گیری جایزه ادبی شیراز اظهار داشت: برای تشکیل این جایزه، چند نشست و برنامه ناکام ماند تا در سال ۱۳۹۶ نخستین دوره جایزه ادبی شیراز ویژه داستان برگزار شد. در بهمن‌ماه سال ۱۳۹۵ فراخوان جایزه دوسالانه داستان منتشر شد و در رشته «رمان» و «داستان کوتاه» درخواست ارسال آثار شد. آثار زیادی به دبیرخانه برگزاری جایزه رسید که قابل پیش‌بینی نبود. داوران در سه مرحله به بررسی داستان‌ها پرداخته و هیات مدیران جایزه ادبی شیراز دور اول جایزه را با موفقیت برگزار کردند و با توجه به وضعیت ناشی از کرونا، امروز با تأخیری ناخواسته، امروز برگزیدگان دوره دوم این جایزه معرفی شدند.

برگزیدگان رمان جایزه ادبی شیراز

ابوتراب خسروی نویسنده و عضو هیات داوران و دبیر بخش رمان دومین دوره جایزه ادبی شیراز نیز در این آیین ضمن برشمردن ویژگی‌های جایزه ادبی شیراز، گفت: دومین دوره انتخاب رمان جایزه ادبی شیراز با تشریک مساعی و آرای بیش از ۳۰ نفر از منتقدان و نویسندگان ادبیات داستان کشور بر پا شد و در این بخش به اتفاق آرای هیات داوران رمان‌های «شکوفه‌های عناب» نوشته رضا جولایی و «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» نوشته عطیه عطارزاده هر ۲ از نشر چشمه مورد تقدیر قرار گرفت و رمان «بند محکومین» نوشته کیهان خانجانی از نشر چشمه به ‌عنوان اثر برگزیده دومین دوره جایزه ادبی شیراز در بخش رمان شناخته شد.

برگزیدگان مجموعه داستان جایزه ادبی شیراز

همچنین محمد کشاورز نویسنده، عضو هیات داوران و دبیر بخش مجموعه داستان بیان کرد: ۳۰ نفر از چهره‌های سرشناس ادبی و صاحب‌نظر در ارزیابی داستان کوتاه از نقاط مختلف ایران به‌عنوان داوران دومین جایزه ادبی شیراز از میان مجموعه داستان‌های منتشر شده در سال‌های ۹۶ و ۹۷ که مورد مطالعه آنان قرار گرفته بود، پس از ارزیابی و بر اساس جدول مشخصی به این آثار نمره دادند.

وی افزود: پس از جمع‌بندی و معدل‌گیری آرا گروه داوری، توسط هیات اجرایی به اتفاق آرای هیات داوران ۲ مجموعه داستانی «او» نوشته محمد کلباسی نشر چشمه و «هفت گنبد» نوشته محمد طلوعی نشر افق مورد تقدیر هیات داوران دومین دوره جایزه ادبی شیراز قرار گرفتند.

کشاورز ادامه داد: به اتفاق آرای هیات داوران مجموعه داستان «زخم شیر» نوشته صمد طاهری نشر نیماژ به ‌عنوان مجموعه داستان برگزیده دومین دوره جایزه ادبی شیراز انتخاب شد.

زخم شیر صمد طاهری

برگزیدگان چه گفتند؟

صمد طاهری هم پس از دریافت تندیس جایزه ادبی شیراز گفت: من زاده آبادانم و ۲۰ سال از زندگیم را در آنجا گذراندم و ۴۰سال است که در شیراز زندگی می‌کنم. نوستالژی من در نخستین داستان‌هایم زادگاه اولیه‌ام بود که عقل و احساسم را پرورش داده بود. شیراز اینک زادگاه دوم من است و فضاهای جنوبی داستان‌هایم کم‌کم شیرازی شده‌اند.
صمد طاهری نویسنده زخم شیر و برنده جایزه ادبی شیراز

وی، در مورد مجموعه داستان «زخم شیر» گفت: در زخم شیر یک بار دیگر پس از سال‌ها به موضوع جنگ بازگشتم. بازگشت به دورانی که مرزنشینان میهنم در مواجهه با تحمیل جنگ باید به انتخاب می‌رسیدند. انتخاب میان اشیایی که به آن نیاز داشتند. انتخاب میان حیوانات خانگی که با آنان گذران زندگی می‌کردند. این مجموعه داستان روایتگر این اتفاقات در روزگار سختی است که انسان باید انتخاب می‌کرد که چه چیزهایی را رها می‌کند و چه چیزهایی را باید به هر قیمتی با خود همراه کند.

در ادامه کیهان خانجانی برگزیده بخش رمان جایزه ادبی شیراز هم گفت: برای من دریافت جایزه ادبی شیراز از چند سو دارای اهمیت است؛ نخست اینکه جایزه را از شهری می‌گیرم که سال‌ها آثار داستان‌نویسان آن را خوانده بودم و دیگر اینکه برگزاری این مراسم در شیراز نشان‌دهنده توجه به شمال، جنوب و مرکز ایران است و دیگر تهران تنها شهر اتفاقات بزرگ فرهنگی نیست.

وی ادامه داد: ما در رشت انجمن داستان چهارشنبه‌ها را داریم که بیش از ۱۸ سال است که نشست‌های آن بی‌وقفه ادامه دارد و در سال ۹۸ یاران انجمن به دلیل مشکلات اقتصادی و نیز ویروس کرونا روزگار سختی را گذرانده‌اند، من به پاس همراهی و مشقت‌ها این جایزه را به این عزیزان تقدیم می‌کنم.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...