جایزه نویشتات [Neustadt] اسماعیل کاداره [Ismail Kadare] نویسنده نامدار آلبانیایی را به عنوان برنده سال ۲۰۲۰ خود برگزید.

نویشتات [Neustadt] اسماعیل کاداره [Ismail Kadare]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، سفارت آمریکا در تیرانا دیروز دوشنبه اعلام کرد اسماعیل کاداره رمان‌نویس آلبانیایی به‌عنوان برنده جایزه بین‌المللی نویشتات برای ادبیات انتخاب شده است.

جایزه و جشنواره نویشتات که از سوی دانشگاه اوکاهما برگزار و به عنوان نوبل آمریکا شناخته می‌شود، امسال پنجاهمین دوره برگزاری خود را جشن می‌گیرد و این جایزه ۵۰ هزار دلاری را در مراسمی آنلاین اواخر همین ماه به برنده اهدا می‌کند.

کاداره ۸۴ ساله مدت‌هاست به عنوان یکی از بخت‌های دریافت جایزه نوبل مطرح است و به عنوان رمان‌نویس و شاعر از دهه ۱۹۶۰ شناخته می‌شود. این نویسنده با انتشار رمان «ژنرال ارتش مرده» که سال ۱۹۶۳ منتشر شد، در سطح جهان شناخته شد.

تنها چند ماه پیش از اعتراض‌های دسامبر ۱۹۹۰ کاداره با فرار از رژیم کمونیستی به فرانسه پناهنده شد. در دوران پساکمونیسم بارها از سوی احزاب سیاسی یا سیاسیون از وی درخواست شده که رییس جمهوری این کشور شود. او بیشتر در پاریس زندگی می‌کند و گاه در تیرانا پایتخت آلبانی به سر می‌برد. وی در فرانسه به عضویت فرهنگستان علوم اخلاقی و سیاسی درآمده و نشان لژیون دونور را دریافت کرده است.

این‌نویسنده شماری از جوایز بین‌المللی را برای آثارش دریافت کرده که جایزه موندیال سینو دل دوکا، جایزه هردر، جایزه بوکر بین‌المللی و جایزه پرنس آستوریاس از جمله آنها هستند. بیشتر آثار کاداره از رمان‌ها گرفته تا نمایشنامه‌ها و از فیلمنامه‌ها تا شعرها و مقاله‌ها و مجموعه داستان‌هایش به زبان‌های متعدد ترجمه و منتشر شده‌اند.

................ هر روز با کتاب ...............

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...