آن-هاتاوی-در-نقش-فانتین-در-بینوایان-هوپر

راز بزرگِ فانتینِ زیبا ولی! «پاکدامن» فاش شده است. او دختری دارد که در مهمان‌خانه‌ای خارج از شهر مخفی‌اش کرده است. حالا فانتینِ پاکدامن ناگهان تبدیل به بدکاره‌ای دروغ‌گو شده است. و برای اهالی «پاکدامن»! یک جامعه‌ی «پاک» چه کاری «واجب‌تر» از اخراج یک فاسد ناپاک؟! و چه بهانه‌‌ی مقدسی! برای توجیه خشونت... فیلمنامه‌ی این اثر اقتباسی‌ست از تئاتر موزیکالی که در 1980 با ترانه‌های آلن بوبلیل بر روی صحنه رفت. ترانه‌هایی که با آهنگسازی میشل شونبرگ در عین جذابیت و داستان‌گویی تقریبا به محتوای اصلی وفادار

سینمایی موزیکال «بینوایان» به کارگردانی تام هوپر [Thomas George Hooper] و با حضور نام‌داران عرصه‌ی بازیگری: راسل کرو در نقش بازرس ژاور، هیو جکمن(ژان والژان)، آن هاتاوی(فانتین)، آماندا سیفرید(کوزت)، ساشا بارون کوهن و هلنا بونهام کارتر(آقا و خانم تناردیه) در سال 2012 اکران شد. فیلمنامه‌ی این اثر اقتباسی‌ست از تئاتر موزیکالی که در دهه هشتاد میلادی با ترانه‌های آلن بوبلیل [Alain Boublil] بر روی صحنه رفت. ترانه‌هایی که با آهنگسازی میشل شونبرگ در عین جذابیت داستان‌گویی تقریبا به اصل متن و محتوای آن وفادار است.

از روی شاهکار «بینوایان» اثر ویکتور هوگو تاکنون دست‌کم 6 اقتباس سینمایی ساخته شده است و این تنها نسخه‌ی موزیکال این مجموعه است.

گوشه‌هایی ببینید از بازی آن هاتاوی [Anne Hathaway] در نقش فانتین در بینوایان هوپر:


بینوایان | ویکتورهوگو | تام هوپر 2012 م.
موسیقی: کلود-میشل شونبرگ

هشدار: حاوی صحنه‌های محدود جنسی.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی است در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در انقلاب مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان جای م ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...
حسرت گذشته را خوردن پیامد سستی و ضعف مدیرانی است که نه انتقادپذیر هستند و نه اصلاح‌پذیر... متاسفانه کانون هم مثل بسیاری از سرمایه‌های این مملکت، مثل رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و جنگل‌هایش رو به نابودی است... کتاب و کتابخوانی جایی در برنامه مدارس ندارد... چغازنبیل و پاسارگاد را باد و باران و آفتاب می‌فرساید، اما داستان‌های کهن تا همیشه هستند؛ وارد خون می‌شوند و شخصیت بچه‌های ما را می‌سازند ...
نقطه‌ی شروع نوشتن، همیشه همین است: یک جمله‌ی درست و واقعی... می‌دانی، همه‌ی ما هر روز، هر کدام به شکل و شیوه‌ای، لت‌وپار می‌شویم... او از جنگ منزجر بود و هم‌زمان جنگ وی را به هیجان می‌آورد... هنوز «گذشته» برایت نوستالژیک نشده تا در دام رمانتیک کردن گذشته بیفتی... برای بسیاری «برف‌های کلیمانجارو»، روایت حسرت و پشیمانی است. اما برای جان مک‌کین، این داستان، روایت پذیرشِ همراه با فروتنی و امید بود و مُهر تأیید دیگری بر این که «زندگی، ارزش جنگیدن دارد.» ...