از نخستین نمایش فیلم سینمایی «تل‌ماسه» (Dune) در جشنواره ونیز، هنوز دو ماه نمی‌گذرد که شاهد انتشار کتابی 240 صفحه‌ای درباره‌اش هستیم. این کتاب پروسه اقتباس از رمان و مقدمات و مراحل خلق تصاویر فیلم را روایت می‌کند.

تلماسه» (Dune) فرانک هربرت [Frank Herbert]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «تلماسه» (Dune) رمانی در ژانر علمی‌ـ‌تخیلی نوشته فرانک هربرت [Frank Herbert] نویسنده آمریکایی است که در 1965 منتشر و ترجمه فارسی آن نیز در 1397 (مهیار فروتن‌فر، تهران: کتابسرای تندیس) چاپ و پخش شده ‌است.

ماجرای این رمانِ محبوب، زندگی بشر در ادوار آتی است؛ دورانی آن سوی عصر ماشین‌‌ها که منابع مادّیِ در اختیار آدمی ته کشیده‌اند و نزاع‌ها بر سر آب و خاک و... در اسلوبی بدوی دنبال می‌شوند. دِنی ویلنوو (Denis Villeneuve) فیلمنامه‌نویس و کارگردان 54 ساله فرانسوی‌ـ‌کانادایی است که حدود 20 سال از شهرت و ستوده‌شدنش در فستیوال‌های کانادایی و امریکایی می‌گذرد. تل‌ماسه جدیدترین فیلم ویلنوو است که نخستین بار سوم سپتامبر امسال در بخش غیررقابتی جشنواره ونیز به نمایش درآمد. از جمله ستارگان فیلم تیموتی شالامی، ربکا فرگوسن و جیسون موموآ هستند.

کتاب موردنظر که «هنر و روحِ تل‌ماسه» [The Art and Soul of Dune] نام دارد (نشر Insight Editions)، کاری ژورنالیستی روی تصاویر پشت‌صحنه فیلم و مصاحبه‌ها و یادداشت‌هایی درباره فیلم است. گردآورنده، تانیا لاپوینت (tanya lapointe) یکی از عوامل گروه تولید فیلم نیز بوده است؛ همان خانمی که در عکس‌های فرش قرمز کارگردان همراه اوست. نوشتار کتاب دربرگیرنده یادداشت برایان هربرتِ 74 ساله (پسر فرانک هربرت)، مقدمه کِوین اندرسون Kevin J. Anderson ظاهراً از دوستان برایان و نیز پیشگفتار کارگردان فیلم، دنی ویلنوو نیز هست.

هنر و روحِ تل‌ماسه» [The Art and Soul of Dune]  تانیا لاپوینت (tanya lapointe)

در معرفی کتاب در آمازون چنین آمده: «خود را در دنیای فیلمِ دنی ویلنوو غرق کن و قدم به سفری خلاقانه و باورنکردنی بگذار؛ سفری که رمان فرانک هربرت را روی پرده سینما آورد. رمان کلاسیک هربرت، دوباره جان گرفته است؛ همچون دیگر اقتباسِ تحسین‌شده دنی ویلنووِ (Blade Runner 2049). حالا طرفداران ویلنوو می‌توانند در سفر خلاقانه کارگردان، رسماً همراه او شوند. به‌گفته گردآورنده کتاب، تانیا لاپوینت، این سیاحتِ تصویریِ خیره‌کننده در پروسه ساخت فیلم (منظورش همین کتاب است)، خواننده را با ریشه‌های خیالی و خلاقانه سازنده فیلم آشنا می‌کند؛ از روند طراحی‌ آن صحنه‌های جاذب و جاندار تا مفاهیم و معانی انتخاب و طراحی آن لباس‌های پیچیده و تا آن دیجیتال افکت‌های شاخص. کتاب همچنین مصاحبه‌هایی اختصاصی با بازیگران اصلی و عوامل فنّی فیلم و نیز خودِ کارگردان را دربرمی‌گیرد. این کتاب با به نمایش گذاشتنِ شیوه شهودی دنی ویلنو در به‌تصویرکشیدنِ وقایع رمان، همراهِ اصلیِ شاهکار اخیرِ کارگردان است.»

تانیا لاپوینت ظاهراً از آن ژورنالیست‌های پرهیجان و احساسی است که می‌خواهند به سوژه هرچه نزدیک‌تر شوند؛ تا حدّ چسبیدن حتی. او سه کتاب دیگر نیز دارد که دوتای‌شان بازهم درباره دنی ویلنوو هستند و همزمان با انتشار این کتاب نسخه‌های اسپانیایی و فرانسوی آن را هم منتشر کرده است و جالب اینکه این مجموعاً شش کتاب را با شش ناشر مختلف به طبع رسانده است؛ کاری که روابط اجتماعی وسیع و موفقی می‌خواهد.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...