کتاب داستانی «جانشین» نوشته استیون کینگ توسط نشر افق منتشر شد.

به گزارش مهر، موسسه انتشارات افق در فعالیتی که در سال ۹۳ آن را آغاز کرد، دست به چاپ ۲ عنوان اولیه مجموعه کتاب‌های ۵ میلی متری کرد که عنوانشان به ترتیب «مردی که به شیکاگو رفت» از ریچارد وایت و «سامسای عاشق» نوشته هاروکی موراکامی بودند.

کتاب‌های ۵ میلی متری، مجموعه‌ای از آثار مدرن و بر جسته ادبیات معاصر جهان‌اند؛ کتاب‌هایی کوچک برای آنکه در یک نشست خوانده شوند. این کتاب‌ها به علاقه‌مندان کمک می‌کنند که در کمترین زمان و با هزینه‌ای اندک بهترین آثار ادبی جهان را بخوانند. این مجموعه شامل داستان‌هایی نیمه بلند و بلند از نویسندگان بزرگ و معاصر جهان است که همسو با سلیقه خوانندگان جدی ادبیات هستند.

دو کتاب «مزرعه سنگی» و «یکشنبه‌های پاریسی» عناوین دوازدهم و سیزدهم «شاهکارهای ۵ میلی‌متری» بودند که در آستانه عید نوروز و طی روزهای پایانی اسفندماه ۹۷ توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شدند. پیش از این دو کتاب هم عناوین اول تا یازدهم مجموعه مذکور به این ترتیب چاپ شدند: «اعترافات»، «اقیانوس»، «قتل حساب‌شده»، «برف‌های کلیمانجارو»، «سربازها و عاشق‌ها»، «سامسای عاشق»، «چنگ و دندان»، «آموندسن»، «جانی پنیک و انجیل رویاها»، «مزرعه سنگی» و «نانتاس».

«جانشین» چهاردهمین عنوان مجموعه مذکور، نوشته استیون کینگ است که توسط شیوا مقانلو ترجمه شده است. این کتاب در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه شرلی جکسون شد.

نام اصلی این داستان بلند «اخلاق» بوده اما مترجم برای عنوان فارسی آن، «جانشین» را انتخاب کرده است. علت این کار هم احتمال بدفهمی مخاطب از مفهوم کتاب بوده که نکند فکر کنند با کتابی در حوزه علوم انسانی و فلسفه روبرو هستند. عنوان «جانشین» به شغل / ماموریت زوج داستان اشاره دارد. استیون کینگ می‌گوید انگار اخلاق یک مفهوم منعطف و کش‌شان و سیال است. اگر چیزی را خیلی بکشید و بپیچانید، پاره می‌شود. او این داستان را در ۲ فصل نوشته است.

کینگ این داستان را برای مجله اسکوایر نوشت. قصه «جانشین» یا همان «اخلاق» در واقع نگاه نویسنده به سال‌های سخت دانشجویی خود، سوالاتش درباره مفهوم اخلاق و براساس تعارض باورها و تصمیماتش نوشته شده است.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

چاد وقتی به آپارتمانشان برگشت، پله‌ها را با سرعت بالا رفت. مطمئن بود که نورا هنوز نرسیده. او را دیده بود که بعد از پایان کار می‌رفت تا با زدن یک دور کامل و دور کردن راهش، از محوطه بازی فاصله بگیرد. مادرها حتی نگاهی به نورا نینداخته بودند _ حالا همگی اطراف بچه‌ای جمع شده بودند که نورا برای انجام کار انتخابش کرده بود، یک پسربچه تقریباً چهارساله _ اما چاد مطمئن بود نورا اصلاً به خانه نخواهد رسید و حتماً از اداره پلیس تلفنی به او زده خواهد شد که بگوید زنش آنجاست. نورا هم حتماً در اداره پلیس از پا در می‌آمد و همه‌چیز را می‌گفت، از جمله نقش چاد را در این ماجرا و بدتر از همه نقش وینی را که باعث می‌شد کل دوندگی‌شان دود شود.

این کتاب با ۸۰ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۹ هزار تومان منتشر شده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...