کتاب «در هرم هوای هترا» اثر مرتضی ترقی از سوی نشرسرای خودنویس منتشر و راهی کتاب‌فروشی‌ها شده است.

در هرم هوای هترا مرتضی ترقی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «چطوری ایرانی ؟!» این جمله ساده وقتی در تیزر تبلیغاتی فیلم «به وقت شام» ابراهیم حاتمی‌کیا از دهان یک داعشی با ریش بلند حنا گرفته بیان می‌شد مو را به تن همه ما ایرانی‌ها سیخ می‌کرد! خطر بزرگ بیخ‌گوش مملکت ما بود. همه ما باید برایش فکری می‌کردیم و داستان‌نویسان هم باید از دریچه نگاه خودشان روایت این خطر بزرگ را می‌نوشتند. و اینک روایت خواندنی مرتضی ترقی منتشر شده است.

در «هرم هوای هترا» ناجیه، دختری است که به دنبال هویت گم شده خویش می‌گردد. هویتی که گاه آن را در ایران، گاه در اروپا و گاهی در عراق می‌یابد، حال آنکه او، اصالتا افغانی است. هرچند که به دلایلی، مایل به فاش شدن ملیت اصلی‌اش نیست. او حتی گاهی، خویشتن خویش را برای یافتن این هویت ناپیدا میکاود و به جنگ عقیدتی با خود برمی‌خیزد؛ از سوی دیگر، خواب‌های پریشانی، ناجیه را هر شب با خود می‌برند! و او را به سوی تاریخی بی‌زمان و بی‌مکان، فرا می‌خواند. تاریخی که گویا برای ناجیه (دانشجوی دکترای باستان‌شناسی) در آینه زمان، پی در پی، متکثر می‌شود.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
«و اکنون، من هم تجلی می‌کنم در آینه هزاره‌ها. و حکایت همچنان باقی است. چه فرقی می‌کند این من، که
باشد ؛ ناراین در هند و یا نارینه در ارمنستان؛ و شاید هیچ‌کدام؛ راستش، من ناژیا هستم…
باید اشتباهم را بپذیرم. نه در اینکه چرا پا به این ناکجاآباد گذاشتم؛ با همه بی اختیاری یا ارادی بودنِ آمدنم. نه!
اشتباه من، اصلا بی‌سفری است! بی‌ابتدایی و بی‌مقصدی است! انگار همیشه سرگردان بوده‌ام. همیشه بی ابتدا
بوده‌ام. همیشه. باید خودم را درمی‌یافتم. تا خودت را پیدا نکنی، نمی‌توانی ابتدا و انتهایی برای وجودت بیابی.
حال چه فرقی می‌کند که به سفر بروی یا نروی!»

کتاب «در هرم هوای هترا» اثر مرتضی ترقی در 220 صفحه و به‌بهای 66 هزار تومان از سوی نشرسرای خودنویس منتشر شده است؛ همچنین نسخه الکترونیک این کتاب از سوی ناشر قابل خریداری است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...