رمان ایرانی «سرد» نوشته النا رهبری توسط نشر پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، پیش‌تر رمان‌های «گریخته (هفت روایت درباب مرگ)»، «خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی»، «ماورا سلسله‌جنایت‌های بین‌کهکشانی»، «رزونانس» و «یِفرِن دوم» در قالب عناوین مجموعه «ادبیات ژانری» نشر پیدایش منتشر شده‌اند.

رمان «سرد» درباره فرشته رانده‌شده‌ای به‌نام «ژا» است که از ازل قاصد مرگ بوده و دنبال گمشده‌ای عزیز و آشنا می‌گردد. گمشده‌ای که ژا دنبال اوست، یک راز مخوف را با خود در سینه دارد. شخصیت دیگر این‌داستان هم دختر کوچکی به نام «آرا» است که نورچشم سردسته یاغیان آدم‌کش است. این‌سردسته، به‌طور مادرزاد آدم‌کش بوده و درباره‌اش افسانه‌ای شایع است که می‌گوید حتی یک قطره از خونش بر زمین و دریا نریخته است...

داستان این‌کتاب از نیمه‌شبی اسرارآمیز شروع می‌شود که آرا به‌طور اتفاقی با ژا روبرو می‌شود و بدون این‌که هدف خاصی داشته باشد، با این‌فرشته رانده‌شده در یک سفر عجیب‌وغریب و بی‌بازگشت همراه می‌شود. آرا در این‌سفر اسرارآمیز، زوایای پنهان زندگی و مرگ خودش را می‌بیند و با راه رهایی روبرو می‌شود.

رمان «سرد» در ۸ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

کسی در سیاهی چشمان آرا سقوط کرد و همه آنچه لحظه‌ای پیش در آن زیسته بود؟ آتش وجودِ آنکه آن سوی پرتگاه در کنار حجم مدور سنگی ایستاده بود، پوست سردش را می‌سوزاند.
«باید بریم.»
بانگ آرا در تورفتگی زیر آب‌سنگ‌های صخره مکرر شد. انتهای طناب از دست تور سر خورد. حیرت پسر اما دوام نیافت: «آها پس بوش به دماغ تو هم خورد.»
آرا با کلافگی دوید و سعی کرد طناب را از دور سنگ باز کند. وقتی چشمان سیاهش به چشمان تور افتاد رنگ تمسخر از رخسار پسر پاک شد.
«باید به تیهو بگیم تُور... دیره.»
سر آرا به سرعت چرخید و به جایی ورای سیاهی غلیظ انتهای دهلیز خیره ماند: «اونها اینجان.»
تور بدون گفتن کلمه‌ای سعی می‌کرد به همراه آرا گره‌های کور ساخته خودش را باز کند. اولین بار بود که ترس را در چهره دختر می‌دید. تور قایق را کشاند و دوباره در آب انداخت. موج‌ها بر خلاف درون دو جوان آرام و بی‌خیال روی هم غلت می‌خوردند. آرا در قایق پرید، ناگاه دستی از پشت او را گرفت. دختر بی‌آنکه برگردد خنجر را بر گلوگاه کسی که نمی‌دید کشید. دستی دیگر... آرا با آرنج قفسه سینه‌اش را نشانه رفت و چرخ زد. صدای فریاد تور که یکی را بر شانه می‌چرخاند و صدای شلپ آب بلند شد.

این‌کتاب با ۲۹۶ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۴ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...