کتاب «ادبیات مدرن ایران در فاصله دو انقلاب» اثر یعقوب آژند، به چاپ دوم رسید.

ادبیات مدرن ایران در فاصله دو انقلاب کوشش یعقوب آژند،

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، این اثر تلاش دارد جریان‌ها و نگاه‌های مختلف ادبی را در فاصله بین انقلاب مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی بررسی کند. عمده تمرکز کتاب بر آثار و جریان‌های ادبی در دوره پایانی قاجار و پهلوی اول و دوم است.

کتاب آژند از چند جهت خواندنی است؛ نخست آنکه نویسنده تلاش دارد از خلال آثار خلق شده در این بازه زمانی نشان دهد که ادبیات معاصر ایران چه مراحلی را طی کرده تا توانسته است به پله ادبیات مدرن برسد. چه نحله‌ها، نگرش‌ها و سبک‌های ادبی در این سال‌ها جاری بود؟ کدام شخصیت‌های ادبی در این بازه زمانی درخشیدند و آثارشان بر جامعه ایرانی اثرگذار بوده است؟

عمده آثاری که تاکنون در قالب سبک‌شناسی و تاریخ ادبیات نوشته شده‌اند، تمرکزشان بر ادبیات کلاسیک و بررسی سبک‌های ادبی بوده که از گذشته تا به امروز در جریان بوده است. برخی از این آثار، بررسی‌های خود را با دقت از قرون اولیه، زمانی که اولین زمزمه‌های شعر فارسی به گوش می‌رسید، آغاز کرده‌اند، ادوار و سبک‌های گوناگون را بررسی کرده اما وقتی به مرحله ادبیات معاصر می‌رسند، کارها به ناگاه از رمق می‌افتد و حرف چندانی از این دوره زده نمی‌شود. بسنده کردن به نام چند شاعر و روزنامه‌نگار در دوره معاصر و پس از آن، معرفی چند اثر از بزرگان ادبیات داستانی ایران، موضوعاتی است که در بسیاری از این آثار به چشم می‌خورد. از این منظر، کار آژند تلاشی است برای بازشناسی و معرفی سبک‌ها و جریان‌های ادبی که در دوره معاصر شکل گرفته و تأثیرات خود را هم بر ادبیات و هم بر جامعه ایران گذاشته است؛ جامعه‌ای که در این دوره‌ها روزگار سخت و صعبی را پشت سر گذاشته‌ و نظاره‌گر حوادث مختلفی بوده است که دست روزگار برای او رقم زده است.

پیوند میان ادبیات و جامعه، شاید کلیدی‌ترین وجه و ویژگی ادبیات مدرن ایران باشد. هرچه ادبیات کلاسیک در اختیار جامعه خواص بود، ادبیات مدرن کوشید با زدودن پیرایه‌های اضافی، پلی بزند میان جامعه. از همین روست که یکی از محرک‌های اصلی در جامعه ایرانی در یکصد سال گذشته ادبیات بوده است. حضور پررنگ ادبیات اعم از شعر و نثر، در بزنگاه‌های تاریخی یک سده اخیر ایران، غیر قابل انکار است. نمونه آن را می‌توان در آگاهی‌بخشی به مردم در جریان انقلاب مشروطه دانست.

نویسنده در پیشگفتار این اثر به همین موضوع اشاره می‌کند و می‌نویسد: ادبیات مدرن ایران دورنمایی وسیع دارد. در آن ادب و سیاست به طرز بارز و روشن ملازم هم هستند و همین خصلت بدان دریچه و درگاهی تازه می‌بخشد و سامان و ساختار آن را به کل یگانه می‌کند. سبک‌ها و اسلوب‌های مختلف را می‌آزماید و افق‎های بس فراخ را رو در روی خواننده می‌گشاید. در نثر و ادبیات داستانی و نمایشی و نقادی و رسانه‌ای را فراروی وی می‌نهد. ادبیات داستانی روشنگری‌ها و روشن‌نگری‌های اجتماعی و فرهنگی را وجهه همت خود قرار می‌دهد و در زوایا و مضامین مختلف از تاریخی و عاشقانه و ماجراجویانه تا اجتماعی و سیاسی، کارمایه‌ای بایسته پدید می‌آورد.

آژند تغییر رویکردهای ادبی و پوست‌اندازی از کهنه به سمت نو را در چند ساحت شعر، داستان، نمایشنامه، نقد و تحقیق و روزنامه‌نگاری مورد بررسی قرار می‌دهد. او معتقد است از جمله دلایل این حرکت، آشنایی ادیبان و تحصیل‌کردگان ایرانی با جریان‌های ادبی غرب و شکست‌های پیاپی ایران از روسیه و واگذاری بخش‌های مهمی از خاک ایران به این کشور است؛ حرکتی که همزمان در بسیاری از بلاد اسلامی از جمله ترکیه عثمانی و مصر نیز آغاز شد:

تجدد ادبی در ایران از عهد قاجار و پیش از انقلاب مشروطیت آغاز گردید و تا روزگار ما ادامه یافته است. در قرن سیزدهم/ نوزدهم- در پی انقلاب صنعتی و اقتصادی در اروپا و نیز ورود ناپلئون به مصر، توسعه‌طلبی تزار روس و نفوذطلبی انگلیس- کشورهای مسلمان، نظیر ایران، ترکیه عثمانی، مصر، سوریه و لبنان به عقب‌ماندگی اقتصادی کشورهای خود پی بردند و به اصلاحات اقتصادی پرداختند که کمابیش و به تدریج با وابستگی به اروپا همراه شد. برخی مؤلفه‌های این جنبش، از جمله آموزش به سبک جدید و ایجاد صنعت چاپ و رواج مطبوعات، سبب تحولات ادبی در این کشورها شد. در کشورهای عربی زبان، نظیر مصر و سوریه، تجدد ادبی با عنوان عصر نهضت پدید آمد. جنبش تنظیمات(اصلاحات) هم در ترکیه عثمانی، ادبیات جدید را در پی داشت. در ایران نیز نهضت تجدد ادبی شکل گرفت.

در ایران زمینه تجدد ادبی، پیش از هر چیز بحران سیاسی و اجتماعی و روشنفکری بود. برخورد با غرب و ورود گرایش‌های جدید در قرن سیزدهم، موجب پیکار سنت و تجدد در تمامی زمینه‌ها شد. جنگ ایران و روس و در پی آن انعقاد دو قرارداد گلستان و ترکمانچای و سپس از دست رفتن هرات، موجب شد که بعضی از سیاستمداران آن روزگار، از جمله عباس میرزا و امیرکبیر، دریابند که ابزارهای نظم کهن پاسخگوی تحولات جهان نیست؛ از این رو فعالیت‌های جدید صورت گرفت، از جمله نوسازی سپاه، اعزام محصل به اروپا، ایجاد چاپخانه، تأسیس نهادهای آموزشی جدید مانند دارالفنون و ترجمه آثار اروپایی.

نشر مولی چاپ جدید کتاب «ادبیات مدرن ایران در فاصله دو انقلاب» را با تألیف و ترجمه آژند به قیمت 180 هزار تومان در دسترس علاقه‌مندان به ادبیات معاصر و سبک‌شناسی قرار داده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...