کتاب «زندگی مؤلف» با ترجمه روبرت صافاریان، به عنوان اولین کتاب از مجموعه سینمایی کینو_آگورا (Kino _ Agora) با سرپرستی مازیار اسلامی در نشر لِگا منتشر شد.

به گزارش مهر، مجموعه سینمایی‌ کینو_آگورا مجموعه‌ای است زیرنظر کریستین ویتلی_ از مهم‌ترین منتقدان معاصر فیلم_ که در کانادا منتشر شده است. و در ایران با سرپرستی مازیار اسلامی و به همت نشر لِگا منتشر می‌شود. در هر کدام از این‌ کتاب‌ها، یکی از مفاهیم یا اصطلاحات مهم مطالعات سینمایی تبیین شده و شرح مفصلی از آن ارائه شده است؛ همچنین در مورد تاریخچه‌ای که این مفهوم در مطالعات سیاسی داشته و تحولی که این مفهوم به تدریج پیدا کرده است.

اولین کتاب این مجموعه تحت عنوان «کینو_آگورا: زندگی مؤلف» با ترجمه روبرت صافاریان و سرپرستی مازیار اسلامی در نشر لِگا منتشر شد. مازیار اسلامی در مورد رویکرد این کتاب‌ می‌گوید: مفهوم مؤلف، بیشتر در حوزه نقد فیلم طرح شده است؛ ابتدا از طریق منتقدان فرانسوی در دهه پنجاه و به تدریج هم این نظریه، موافقان و مخالفانی داشته است. کتابی که در این مجموعه به این مفهوم پرداخته، سعی کرده دیدگاه‌هایی که نسبت به این مفهوم وجود دارد را ارائه دهد و نقاط ضعف و قدرت‌شان را شرح و تبیین کند.

مازیار اسلامی برخی دیگر از عناوین کتاب‌های این مجموعه را این‌طور معرفی می‌کند: یکی دیگر از کتاب‌های این مجموعه با عنوان «میزانسن» است که درباره مفهوم میزانسن و تحول و تاریخ آن در سینما است. کتاب‌ دیگر «مونتاژ» است، این کتاب، فراتر از یک مفهوم فنی و تکنیکی به مونتاژ نگاه کرده است. مونتاژ را به عنوان یک عنصر مهم و کلیدی در زیباشناسی و فرم نهایی فیلم، مورد بررسی قرار داده و رویکردها و شیوه‌های مختلف آن و دیدگاه‌های انتقادی در مورد میزان اهمیت مونتاژ در تاریخ سینما وجود داشته را به شکل همزمان توضیح داده است. یعنی از شکل‌های اولیه مونتاژ در سینما که توسط گریفیث به کار بسته شده‌اند تا الگوهای پیچیده‌تر مونتاژ در دهه 20 سینمای شوروی، مثل آیزنشتاین و پودوفکین تا مونتاژ کلاسیک و مدرن.

مازیار اسلامی به عنوان مقدمه مجموعه کینو_آگورا در کتاب «زندگی مولف» می‌نویسد: مجموعه سینمایی کینو_آگورا کوششی بدیع است برای تدقیق مفاهیم و اصطلاحات مهم مطالعات سینمایی. عنوان مجموعه ارجاع یا شاید هم ادای دینی است به‌ اصطلاحِ «کینو_پراودا» ژیگا ورتوف، یا همان «سینما_حقیقت» که به‌زعم ورتوف به قدرت پدیدارشناختی، مادی و مشاهده‌گرانه دوربین سینماتوگرافی اشاره داشت. در اینجا اما «کینو» به «آگورا» می‌پیوندد، واژه‌ای برگرفته از یونان باستان، به‌معنای «مکان گردهم‌آیی»، همان مکان مشهوری که تفکر در آنجا متولد شد، در کنار دیگر کنش‌های زندگی روزمره ازجمله ورزش، خرید و سرگرمی. از این‌رو مجموعه کینو_آگورا بر سویه تفکربرانگیز سینما انگشت می‌گذارد.

مجموعه کینو_آگورا کم‌گوی اما عمیق، متواضع اما شخصی و ساده اما بحث‌برانگیز است و در کنه خویش، هم به جست‌وجوی حقیقت ورتوف وفادار است و هم به خصلت جمعیِ تفکر سقراط.

«کینو_آگورا: زندگی مؤلف» با 104 صفحه، شمارگان 700 نسخه و قیمت 19 هزار تومان منتشر شده است.

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...