مجموعه کتاب‌های «فیلم به مثابه فلسفه» نوشته صالح نجفی در یک مجلد توسط نشر لگا منتشر و راهی بازار نشر شد.

فیلم به مثابه فلسفه» نوشته صالح نجفی

به گزارش خبرگزاری مهر، مجموعه ده‌گانه «فیلم به مثابه فلسفه» که توسط این ناشر چاپ می‌شود، برگزیده هشتمین دوره «کتاب سال سینمای ایران» است.

این‌مجموعه سال ۱۳۹۷ در هشتمین دوره «کتاب سال سینمای ایران» به عنوان کتاب برتر در حوزه تألیف انتخاب شد و تندیس بهترین نویسنده به صالح نجفی تعلق گرفت.

کتاب «فیلم به مثابه فلسفه» به دنبال بیان نظریه‌های مختلف فلسفی درباره فیلم نیست، بلکه بیشتر در نظر دارد هر فیلمی را که می‌بینیم یا به تعبیری هر فیلمی را که «می‌خوانیم»، به‌عنوان یک متن فلسفی ورق بزنیم. این کتاب فیلم را متنی فلسفی قلمداد می‌کند؛ مواجهه‌ای که متفاوت با نقد فیلم عمل می‌کند. فیلمی‌هایی که در این کتاب واکاوی شده‌اند، از این قرارند:

۱. سینما به مثابه تمثیل غار افلاطون
۲. کازابلانکا
۳. پرسونا
۴. همشهری کین
۵. آنی هال
۶. سال گذشته در مارین‌باد
۷. حرکت اشتباه
۸. ماگنولیا
۹. راشومون
۱۰. کپی برابر اصل

نجفی در مقدمه کتاب «فیلم به مثابه فلسفه» می‌نویسد:

«اگر خواننده به این مجموعه به چشم تمرین‌هایی برای فکر کردن همراه با فیلم‌ها بنگرد ممکن است مایه‌هایی برای الهام و بهتر دیدنِ فیلم‌های سینمایی به مثابه متن‌هایی فکری با رگه‌های فلسفی بیابد. امیدم این است که این مجموعه با همه ضعف‌هایش به کار خوانندگانی بیاید که فیلم‌دیدن را اسبابی برای تأمل در خویش و در جهان می‌دانند و هماره به زندگی و دنیایی دیگر / بهتر می‌اندیشند.

این کتاب برای تأمل در آنچه فیلم‌ها بیان می‌کنند و با ذات سینما نسبت دارد. و البته که می‌توان گفت تأمل در سینما، به تعبیری، تأمل در همه‌چیز است: تأمل در نحوه ادراک دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم و کمتر چیزی در آن یافت می‌شود که به‌نحوی با سینما مرتبط نباشد.

هر رابطه‌ای که برقرار می‌کنیم ماده بالقوه‌ای است برای فیلمنامه‌ای که شاید روزی به فیلمی بدل شود. هر تنشی که از سر می‌گذرانیم ممکن است وجهی دراماتیک داشته باشد. آیا می‌توان رمان‌ها را به‌گونه‌ای خواند و فیلم‌ها را به‌گونه‌ای دید که دیگر انواع تنش در آن‌ها برجسته شود؟ تنش‌هایی که به‌جهت سیطره تنش دراماتیک، یا به‌قولی رژیم بازنمایی‌گرا_ ارسطویی، واپس‌زده می‌شوند. این در ضمن معیاری سلبی است برای سنجش ظرفیت فلسفی فیلم‌های سینمایی: اگر فیلم‌های سینمایی را منهای تنش دراماتیک آن‌ها بخوانیم، چه‌چیز برای‌شان می‌ماند؟ نقد کوندرا ناظر به‌نوعی نگاه غایت‌گرایانه به رمان است، نگاهی که تمام صفحه‌ها و صحنه‌های داستان را در پرتو نسبت‌شان با غایت درام، لحظه حل‌شدن تنش، معنا می‌کند. راست این است که بسیاری از فیلم‌ها و شاید اکثر فیلم‌ها منهای تنش دراماتیک حرفی برای گفتن ندارند. شاید هم داشته باشند. شاید روزی باید تمام فیلم‌های «خوب» و «بد» تاریخ سینما را از منظر تنش‌های «غیر» دراماتیک‌شان بازدید / بازخواند. شاید آن هنگام بتوان به‌شیوه‌ای نو به فیلم‌ها و به جهانی که دیگر بدون فیلم‌ها قابل ادراک_ تصور نیست نگریست، جهانی که به نظر می‌رسد دیری است می‌کوشد از سینما تقلید کند….»

این کتاب در ۲۴۴ صفحه و قیمت ۱۴۵ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...