کتاب تحقیقی " الهی نامه " شیخ "محمد فریدالدین عطار نیشابوری" به همت مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان منتشر شد. این کتاب که دارای چهارصدصفحه است، در شمارگان سیصد نسخه به چاپ رسیده و در اختیار کتابخانه‌ها، پژوهشگران ، دانشوران و مردم ادب دوست پاکستان قرار می‌گیرد. تالیف این کتاب توسط مرحومه دکتر " کلثوم فاطمه سید " انجام شده است. دکتر کلثوم فاطمه سید از اساتید زبان وادب فارسی وعضوهیات علمی دانشگاه ملی زبانهای نوین اسلام‌آباد بود. وی پیشتر این اثر را به عنوان رساله دکتری پژوهشی خود ارایه کرده بود.

کلثوم فاطمه سید که سه سال پیش فوت کرده است، کتابخانه شخصی خود و همسرش را نیز به کتابخانه گنج بخش مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان با عنوان " گنجینه دکتر کلثوم و دکتر سراج " واگذار کرد.

این استاد زبان فارسی در پیشگفتار کتاب درباره عطار می‌نویسد ، وی از نظر زمان بعد از حکیم سنایی دومین مثنوی سرای بزرگ عرفانی در زبان فارسی است. دکتر فاطمه سید اشاره دارد ، داستان الهی نامه عطار عبارت است از گفت وگوی پدری با شش پسرانش که هرکدام به ترتیب خواستار دختر شاه پریان، جام گیتی‌نما ، جادو ، آب حیات ، انگشتری سلیمان و کیمیا شده‌اند.

وی می‌نویسد، الهی نامه عطار نمودار فکر دو نسل متفاوت و نمایشگر مبارزه‌ای است با خرافات و اوهام بشری که در طی زمان ، اذهان مردم سست را به خود مشغول داشته است.

این کتاب شامل شش باب، تاثیرآیات قرآن ، احادیث و ضرورت الامثال ، مضامین عربی ، ماخذ داستانها ، شرح احوال اعلام الهی نامه ، مقایسه الهی نامه با دیگر آثار عطار، اصطلاحات عرفانی، دینی،ضرب الامثال فارسی، لغات و ترکیبات، کنایات و شرح آنها می‌باشد.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...