زیستن در زمانه‌ای سربی | شرق


«فلسفه می‌تواند ادبیات شود و باز خود را بشناسد اما نه به‌مثابه فلسفه». سایمون کریچلی [Simon Critchley] نظریه‌پردازِ اهل انگلستان در کتاب خود با عنوانِ «خیلی کم... تقریبا هیچ: مرگ، فلسفه، ادبیات» [Very little-- almost nothing : death, philosophy, literature] بر ارتباط ادبیات و فلسفه تاکید دارد. او می‌نویسد: «اگرچه مرگ پدرم هسته تجربی کتاب است اما من درباره آن فلسفه‌پردازی نمی‌کنم... اگر چیزی این هسته تجربی را بیان کند ادبیات است و کار بکت ادبیات به اعلادرجه است و بدل به جایگاه تجربه مرگ در خیلی کم... تقریبا هیچ می‌شود». بنابراین به‌ تعبیر سایمون کریچلی، بکت به‌راستی قهرمانِ «خیلی کم... تقریبا هیچ» است. در نظرِ کریچلی خودآگاهی فلسفیِ حاد نوشته‌های بکت فلاسفه را هنگام تفسیر آن گیج و منگ می‌کند و درست ازاین‌رو آثارِ بکت آزمونی قطعی برای ارتباط میان فلسفه و ادبیات است: «تفسیرهای فلسفی از بکت، یا از متن عقب می‌مانند و یا از آن پیشی می‌گیرند،‌ یا بسیار کم و یا بسیار زیاد می‌گویند و یا با بسیارگفتن، اندک‌گویی می‌کنند».

 سایمون کریچلی [Simon Critchley] خیلی کم... تقریبا هیچ: مرگ، فلسفه و ادبیات» [Very little-- almost nothing : death, philosophy, literature]

از دیدِ سایمون کریچلی مسئله این است که چگونه می‌توان از پیش‌پاافتادگیِ فرازبان آکادمیک دوری جست و به‌واقع تجربه زبان بکت را تجربه کرد یا به‌تعبیر دیگر چگونه می‌توان به زبان بکت اجازه «زبانیدن» داد. اما کتابِ «خیلی کم... تقریبا هیچ» با عنوانِ فرعی «مرگ، فلسفه، ادبیات» جز پرداختن به بکت، مباحثِ دیگری نیز دارد که در چهار گفتار آمده است. کریچلی با مرور انتقادی معنای مرگ از رمانتیک‌های مکتب ینا تا نظریه‌پردازان فرانسوی معاصر نشان می‌دهد که دست‌برقضا ادبیات چنان‌که در گفتمانِ غالب تصور می‌رود از پسِ معنادادن به زندگی برنمی‌آید و بیش از آن در طرفِ مرگ است: «معنای نهایی تناهی انسان این است که نمی‌توانیم سرانجام معناداری برای امر متناهی بیابیم. به این معنا مردن بی‌معنا است و در نتیجه سوگواری بی‌پایان است». پس گویی ادبیات، نوعی مواجهه زبان با پدیده مرگ است.

کتاب با مقدمه مترجم آغاز می‌شود که در آن ناامیدی را سرآغاز فلسفه می‌‌خواند و بعد هیچ‌انگاریِ نیچه‌ای و دگرگونی هیچ‌انگاریِ نیچه توسط هایدگر و آرای آدورنو در بابِ هیچ‌انگاری را صورت‌بندی می‌کند. تا می‌رسیم به گفتار اول؛ «ایلیا» که کریچلی سروقتِ موریس بلانشو می‌رود تا از دو مفهومِ «مرگ» و «مردن» در نظریات او بگوید. اینکه بلانشو مرگ را غیاب بازنمایی و امکان بازنمایی می‌داند و مردن چنین نیست. «خواندن بلانشو»، «ادبیات چگونه ممکن است؟»، «تبارشناسی اخلاق بلانشو»، «(نا)ممکنی مرگ – یا بلانشو چگونه بلانشو می‌خوانْد اگر بلانشو نبود؟» از دیگر بخش‌های گفتار نخست است. در گفتارِ دوم بحث بر سر «رمانتیسم» است. «تخیل به‌مثابه مقاومت: والاس استیونس» و «رمانتیسم کاول» از بخش‌های محوری این گفتارند. کریچلی بحث پیرامون مکتب رمانتیسم را با این پرسش آغاز می‌کند که: «ساده‌اندیشی رمانتیسم چیست؟» و نشان می‌دهد که مسئله اساسی رمانتیک‌ها، ادغام دوباره فلسفه و شعر بوده است. رمانتیک‌ها ساده‌اندیش‌اند چون می‌خواهند از خلالِ تلفیق زندگی مدرن در هنر و ادبیات بر بحران نهیلیسم فائق آیند، کریچلی در این فصل از نوعی سیاست سخن می‌گوید که به هیچ منبع قدرتی وصل نیست.

گفتار سوم یا به‌تعبیر کریچلی بخشِ محوری کتاب به «بکت» می‌پردازد: بکت و تفسیر فلسفی، و نقدهایی بر «مالوی، مالون می‌میرد» و «نام‌ناپذیر» ازجمله بخش‌های محوری این گفتارند. کریچلی در این فصل آرای فلاسفه مهم از دریدا تا آدورنو و بلانشو را احضار می‌کند تا نشان دهد اهمیت بکت چیزی نیست جز مقاومت در برابر گفتار فلسفی. «بکت فرش را از زیر پای فلسفه می‌کشد». گفتار چهارم که پایان‌بخشِ «خیلی کم... تقریبا هیچ» است به اهمیت فلسفی والاس استیونس پرداخته است. در نظرِ کریچلی، والاس استیونس برای بیان اندیشه‌های فلسفی خود، به‌جای فلسفه، «شعر» را انتخاب می‌کند و این ناشی از دلبستگی خودآگاهانه او به زیبایی‌شناسی رمانتیسم است. باور به اینکه «هنر بهترین وسیله برای دست‌یافتن به اساس زندگی است و مشکلات مدرنیته را می‌توان از طریق آفرینش هنری منتقدانه و خودآگاه مطرح و حتی حل کرد». در نظرِ استیونس، اگر ساده‌اندیشی رمانتیک را رها کنیم شکلی از مقاومت در برابر «فشار واقعیت» را از دست داده‌ایم و این یعنی «خصوصی‌سازی کامل ادبیات و تمامی تولیدات هنری» و حرفه‌ای‌کردن سیاست و بعد هم مبتذل‌سازی زندگی روزمره. پس مفهومِ «تخیل به‌مثابه مقاومتِ» والاس استیونس که به‌تعبیرِ «راه‌حل استیونسی» است؛ همان مقاومتِ تخیل فلسفی، شعری و سیاسی در برابر وضعیت معاصر، یا به‌تعبیر استیونس «زیستن در زمانه‌ای سربی».

کتابِ «خیلی کم... تقریبا هیچ» با ترجمه لیلا کوچک‌منش پیش از این در سال 93 در نشر رخدادنو منتشر شده بود و اخیرا در نشر نی درآمده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...