کتاب «بررسی تطبیقی خسارت عدم‌النفع» با رویکرد به دیدگاه امام خمینی (ره) و بررسی کلیات و تعاریف و تدقیق در موضوعی فقهی و حقوقی منتشر شد.

به گزارش ایبنا، روش تحقیق و اسلوب تنظیم مطالب این کتاب به صورت تطبیقی است و به همین دلیل، تطبیق دیدگاه فقه‌ مذاهب چهارگانه و امامیه با محور دیدگاه امام خمینی (ره) مدنظر نگارنده بوده است.

عدم‌النفع در لغت به معنای سود نبردن و افزوده نشدن بر دارایی است که فقها و حقوق‌دانان عدم‌النفع را به معنای منع از نفع می‌دانند.

کتاب حاضر شامل پنج فصل است که در آن علاوه بر تاریخچه فقهی و حقوقی عدم‌النفع بررسی می‌شود، موضوعاتی مانند کلیات و اقسام عدم‌النفع نیز بیان شده است.

نخستین فصل کتاب، کلیات آن است که شامل بررسی معنای اصطلاحات و واژگان کلیدی، واژه خسارت در زبان فارسی، خسارت از نگاه فرهنگ‌نویسان عرب و تعریف خسارت در حقوق خارجی می‌شود.

بررسی خسارت عدم‌النفع از دیدگاه فقه، عنوان دومین فصل کتاب است که در آن عدم‌النفع در فقه امامیه، مسوولیت ناشی از خسارت عدم‌النفع، منافع مستوفات، منافع گوناگون و متضاد و ... بیان شده است.

سومین فصل کتاب درباره رویکردی به دیدگاه امام خمینی (ره) است، بررسی آرا و نظرات امام درباره عدم‌النفع، ضمان محرومتی از کار و حبس صنعتگر و ... در این بخش قرار داده شده اند.

در فصل چهارم کتاب نیز خسارت عدم‌النفع ازدیدگاه حقوق بررسی می‌شود و شامل موضوعاتی مانند مستندات قانونی در عدم‌النفع، بررسی مسوولیت ناشی از خسارت عدم‌النفع و ضمان کار در قوانین جاری است.

کتاب «بررسی تطبیقی خسارت عدم‌النفع» در شمارگان یک هزار نسخه، 194 صفحه و بهای 40 هزار ریال از سوی انتشارات «کلک سیمین» منتشر شده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...