کتاب «دسترنج» پژوهشی در تبیین وضعیت معیشت طلاب منتشر شد.

دسترنج حسین کریمی و احمد میرزایی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از شفقنا، کتاب «دسترنج» تألیف حسین کریمی و احمد میرزایی پژوهشی در تبیین وضعیت مطلوب معیشت و کسب و کار طلاب با رویکرد روایی منتشر شد. 

طبق گفته نویسنده اینکه «آیا صبر بر فقر در هر صورت برای طلبه مطلوب است؟»، «آیا فقر مایه افتخار بوده و ثروت با ساده زیستی و زهد تنافی دارد؟»، «دیدگاه اهل بیت علیهم السلام درباره اخذ پول در مقابل آموزش معارف دینی چیست؟»، «آیا کسب و کار، منافی با شأن طلبگی است؟ معیارهای کسب و کار مناسب برای یک طلبه چیست؟»، «وضعیت مطلوب معیشتی از دیدگاه شریعت مقدس اسلام برای یک مسلمان و طلبه چیست؟» از مهمترین سؤالاتی هستند که در این کتاب با محوریت آیات قرآن و روایات اهل بیت (علیهم السلام) به آن پاسخ داده شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...