روایت مردم‌نگارانه اعتکاف | شرق


کتاب «سفر به تنهایی: روایتی مردم‌نگارانه از تجربه دینی اعتکاف»، همان‌گونه که از نامش پیداست، درباره تجربه حضور در آیین دینی مستحبی به نام اعتکاف است. این آیین ماهیتا جنبه شخصی دارد، اما در سال‌های اخیر در ایران به‌صورت جمعی برگزار می‌شود. در این کتاب بر اساس تجربه حضور نویسنده در مراسم اعتکاف، به خوبی نشان داده شده که آیین‌های دینی در سال‌های اخیر چگونه با خواسته‌های سیاسی در هم‌ آمیخته‌اند و گاه اصل مراسم دینی به حاشیه رفته است.‌

سفر به تنهایی: روایتی مردم‌نگارانه از تجربه دینی اعتکاف

محمدرضا پویافر، دکترای جامعه‌شناسی فرهنگی، پژوهشگر مطالعات اجتماعی دین و استادیار جامعه‌شناسی دانشگاه علوم انتظامی امین است. حضور نویسنده در این مراسم، هم‌ به علاقه او به مناسک دینی به‌عنوان مسلمانی شیعه و هم به‌عنوان پژوهشگری در حوزه جامعه‌شناسی دین برمی‌گردد. او روایتی توصیفی و ساده در اختیار عموم گذاشته تا برای همه گویا و قابل فهم باشد. کتاب حاضر ترکیبی از سه نوع روایت مردم‌نگارانه، پدیدارشناسانه و جامعه‌شناسانه از اعتکاف است. تمام متن بر پایه مشاهده‌های مستمر و یادداشت‌های میدانی ثبت شده است. کتاب «سفر به تنهایی» از چهارده بخش تشکیل شده است.

مقدمه کتاب به قلم حسن محدثی‌گیلوایی است که در آن، مراسم اعتکاف را از جنبه‌های گوناگونی همچون سازمانی و سیاسی‌شدن و آسیب‌های متعدد آن بررسی می‌کند. پیشگفتار درباره نویسنده و علاقه شخصی او به حوزه دین و جامعه‌شناسی و روش مورد استفاده او (مردم‌نگاری) در نوشتن ‌کتاب ‌است. با توجه به عنوان و موضوع اصلی کتاب، نویسنده تمرکزش را بر پدیده خلوت و تنهایی گذاشته و ابتدا‌ با تعریفی از تنهایی و روند آن شروع کرده است. او می‌نویسد: «تنهایی موجود غریبی است. انسان از همان آغاز برای فرار از تنهایی به زندگی اجتماعی روی آورده است. اصلا بنیان زندگی انسان رفع نیازهایی بوده که یا خود آن نیاز یا راه رفع آن فرار از تنهایی بوده است» (ص‌ ۵۵). نویسنده تصمیم می‌گیرد برای خلوت‌گزینی و دوری از مشغله‌های کاری، برای دومین بار بعد از دوازده سال به سفر سه‌روزه اعتکاف در قم برود.

نویسنده با دفتر و قلم خود و بدون هیچ وسیله‌ای مانند تلفن همراه، لپ‌تاپ و... وارد مسجد می‌شود و از همان آغاز شروع به ثبت فضای فیزیکی و اجتماعی درون مسجد می‌کند. البته با وجود قانون ممنوعیت آوردن تلفن همراه، عده‌ای این قانون را نقض و با خود تلفن همراه، لپ‌تاپ و... آورده بودند. نقطه تمرکز اصلی نویسنده بر انحراف اعتکاف از مراسمی است که قرار بود با خلوت‌آفرینی به تأمل و خودشناسی معتکفان یاری برساند، اما به مراسمی بدل شده که برای بیشتر ساعات آن برنامه‌های اجتماعی و بعضا سیاسی تدارک داده شده است. برای نمونه، نویسنده گله‌مند است که حال و هوای انتخابات به‌طور کاملا مشخص‌ در سخنرانی‌ها و حتی گفت‌وگوهای دونفره نمایان بوده است. پایان تمامی سخنرانی‌ها از شب نخست تا شب سوم به سمت‌ و سویی که از قبل برای آن برنامه‌ریزی شده بود، کشانده می‌شد و تأثیراتی بر ‌دیگران می‌گذاشت. نویسنده با توصیف نسبتا عمیق خود، از دل مردم‌نگاری سه‌روزه خود، کتابی بیرون کشیده که از انسجام خوبی برخوردار است. ندرتا البته در برخی موارد خواننده احساس می‌کند توضیحات می‌توانست کمی بیشتر باشد تا حال و هوای فضا را بهتر درک کند؛ هرچند تا همین‌جا هم‌ به‌طور کلی نویسنده از عهده توصیف کلیت فضا به خوبی برآمده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...