کتاب «حقیقت و وجود» [Verdad Y Existencia/ Truth and Existence (Vérité et existence)] نوشته ژان پل سارتر با ترجمه شروین اولیایی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

حقیقت و وجود» [Verdad Y Existencia/ Truth and Existence (Vérité et existence)] نوشته ژان پل سارتر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۱۹۸۹ توسط انتشارات گالیمار منتشر شده است.

بین نوشته‌های دوران پختگی سارتر که پس از مرگش منتشر شدند، این‌کتاب تنها نوشته‌ای است که یک متن کامل محسوب می‌شود. هدف سارتر از نوشتن این‌رساله، ارزیابی نقشِ ایده حقیقت در بین‌الاذهانیت انسان‌هاست.

کتاب «حقیقت و وجود» تلاشی برای بنیاد گذاشتن نوعی اخلاق بر پایه هستی‌شناسی سارتر است. او در این‌کتاب با تکیه بر تفسیر هایدگر از مفهوم یونانی «آلثیا» یا حقیقت به مثابه ناپوشیدگی، تلاش دارد امکان‌ها و شرایط ناپوشیده‌سازی حقیقت توسط عمل آزاد انسانی را تبیین و مسئولیت انسان در قبال حقیقت و تاریخ را تحلیل و بررسی کند.

درباره حضور و تاثیر هایدگر در این‌کتاب، باید بگوییم سارتر ترجمه کنفرانسی از این‌فیلسوف آلمانی را که با عنوان «درباره ذات حقیقت» منتشر شده بود، خواند و متن مذکور محرکی شد تا سارتر دریافت خود را از مفهوم حقیقت بنویسد. «حقیقت و وجود» پس از مرگ سارتر با کوشش آرلت الکایم دخترخوانده سارتر گردآوری و منتشر شد. سارتر در دفتر دست‌نویس خود صفحات سمت چپ را خالی گذاشته بود و در مواردی، در این‌صفحات توضیحاتی را متناظر با صفحات سمت راست نوشته بود.

کتاب پیش‌رو، به‌جز متن «حقیقت و وجود»، این‌بخش‌ها را هم دارد: یادداشت مترجم، پیش‌درآمد، و سپس پس از متن اصلی، ضمیمه و واژه‌نامه فرانسه به فارسی.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

گفتم که هستی شرط وجودِ برای-خود بوده است و این حقیقت دارد. اما دو طریق برای شرط بودن وجود دارد. یکی علّی است: الف شرط ب است، زیرا یا آن را ایجاد کرده است یا اگر الف را وضع کنم، ب لزوما به دنبال آن می‌آید. اما نوع دیگر بالکل متفاوت است. وقتی می‌گویم در-خود برای برای-خود ضروری است، منظورم این نیست که در-خود است که آگاهی را تولید می‌کند (دست‌کم [نه] در-خودی که روبه‌روی آن است)، بلکه منظورم صرفا این است که آگاهی خودش را آگاهی نمی‌سازد مگر از طریق آشکارسازی در-خود. حال آن‌که آگاهی، از آن‌جا که آزاد است، هستی‌ای است که «برای...» از طریق آن به جهان می‌آید (غایت‌مندی). آگاهی برای ... است، اما هر یک از طرح‌هایش صرفا بر بنیان‌ آشکارسازی تحقیق‌گر هستی انجام می‌شود، چون به واسطه این آشکارسازی است که آگاهی وجود دارد. بنابراین، آگاهی آشکار می‌سازد تا وجود داشته باشد. و در درجه دوم، از آن‌جا که هر عملی حاوی نوعی آشکارسازی است، آگاهی آشکار می‌سازد تا اهداف خود را وضع کند. بنابراین، آشکارسازی وسیله وجود آگاهی است و نیز، در درجه دوم، وسیله تمام وسیله‌هاست.

این‌کتاب با ۱۳۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...