کتاب «دوستت دارم» [Je t'aime] نوشته باربارا ابِل [Barbara Abel] با ترجمه الهه جمدیان به همت نشر قطره راهی کتاب‌فروشی‌ها شد.

دوستت دارم» [Je t'aime] نوشته باربارا ابِل [Barbara Abel]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، رمان پلیسی- جنایی «دوستت دارم» با نام فرعی «هیچ‌چیز از نفرت به عشق نزدیک‌تر نیست» نوشته باربارا ابِل، با ترجمه‌ای از الهه جمدیان و از سوی نشر قطره منتشر شد.

در پشت جلد کتاب آمده: «آن‌قدر عاشقم که با کوچک‌ترین دست‌انداز متنفر می‌شوم...
این جمله دید جدیدی به سوزی داد و روحش را شدیدا تحت تاثیر قرار داد. تا الان همیشه فکر می‌کرد عشق و نفرت به لحاظ ذات و فطرتشان کاملا با هم در تضادند اما حالا می‌بیند نفرت می‌تواند از خود عشق سرچشمه بگیرد.
یک عشق صاف و پاک می‌تواند به نفرتی تبدیل شود که قدرتش به اندازه‌ی همان عشق اولیه باشد... این است که می‌گویند: دیوار بین دنیای عشق و نفرت از مو باریک‌تر است.»

باربارا ابل، نویسنده بلژیکی رمان‌های پلیسی متولد 3 دسامبر 1969 در بروکسل است. او در 15 سالگی دوره‌های بازیگری را در آکادمی Etterbeek گذراند. سپس در دانشگاه آزاد بروکسل تحصیل کرد و در رشته فلسفه فارغ‌التحصیل شد. ابل که مدتی به عنوان بازیگر فعالیت داشت، در نمایش‌های خیابانی نیز شرکت کرده است. او اولین نمایش خود را در 23 سالگی نوشت و روی صحنه‌هایی در بروکسل و در جشنواره تئاتر اسپا(بلژیک) اجرا کرد. داستان‌های تعلیق او اغلب محیط‌های خفقان‌آور خانوادگی را تداعی می‌کند که جنایت و جنون در آن جوانه می‌زند.

کتاب «دوستت دارم» نوشته باربارا ابِل با ترجمه الهه جمدیان در 446 صفحه، در قطع رقعی، جلد گالینگور و به قیمت 98 هزار تومان، از سوی نشر قطره به بازار کتاب رسید.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...