رمان «یک افسانه» [A Fable] اثر ویلیام فاکنر با ترجمه مشترک مهرداد معینی و شهاب الدین ارجمندی توسط انتشارات معین راهی بازار نشر شد.

یک افسانه» [A Fable] اثر ویلیام فاکنر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، ویلیام کاتبرت فالکنر زاده ۱۸۹۷ و درگذشته ۱۹۶۲، رمان نویس آمریکایی و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات بود. فاکنر در سبک‌های گوناگون شامل رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه، شعر و مقاله صاحب اثر است. فاکنر در نیو آلبانی، می سی سی پی به دنیا آمد. در ۱۹۰۲ خانواده اش به آکسفورد، مرکز دانشگاهی می سی سی پی، نقل مکان کرد.

شهرت فاکنر به سبک تجربی او و توجه دقیقش به شیوه‌ی بیان و آهنگ نوشتار است. در مقابل شیوه‌ی مینیمالیستی نویسنده‌ی معاصرش، ارنست همینگوی، فاکنر در نوشته‌هایش مکرر از جریان سیال ذهن بهره می‌گیرد و اغلب داستان‌های عمیقاً عاطفی، ظریف، پیچیده، و گاه گوتیک با شخصیت‌های گوناگون شامل برده‌های آزاد شده، یا اعقاب برده‌ها، سفیدپوستان تهی دست، جنوبی‌های طبقه‌ی کارگر و یا اعیان می‌نوشت.

داستان این کتاب که در فرانسه در طی جنگ جهانی اتفاق می‌افتد، ماجرای یک سرجوخه و سربازانش را دنبال می‌کند که ایده‌های اصلی در جنگ را به چالش می‌کشد. الهام‌گیری ویلیام فاکنر از داستان تمثیلی «مسیح» در این داستان بسیار واضح است، اما از حیث تلخ‌بودن چیزی از داستان اصلی کم ندارد چرا که فاکنر آن را به شیوه خود تغییر می‌دهد و این کار را با ظرافت بسیار انجام می‌دهد.

شخص فاکنر، این کتاب را باارزش ترین اثر خود معرفی کرده تا جایی که موفق به دریافت جایزه پولیتزر و جایزه «ملی کتاب» در سال ۱۹۵۵ می‌شود.

این کتاب با ۶۲۶ صفحه به قیمت 370هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...