ترجمه مجموعه ۳ جلدی «آکادمی شاهزاده‌خانم‌ها» نوشته شَنون هِیل با ترجمه مشترک نسرین وکیلی و پارسا مهین‌پور توسط نشر افق منتشر شد.

به گزارش مهر، شنون هیل نویسنده ادبیات کودک و نوجوان، متولد سال ۱۹۷۴ در آمریکاست. او را به‌خاطر نوشتن داستان‌های فانتزی برای کودکان می‌شناسند و چند مجموعه مثل «آکادمی شاهزاده‌خانم‌ها»، «شاهزاده‌های سیاه‌پوش»، «دوستان واقعی»، «دختر سنجاب بی‌نزاکت»، «انتقام راپونزل» و … در کارنامه دارد. این نویسنده ۴۵ ساله بیش از ۲۰ رمان برای نوجوانان نوشته که بیشترشان در فهرست پرفروش‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفته‌اند. او با همسر نویسنده و چهار فرزندش در شهر سالت لِیک آمریکا زندگی می‌کند.

مجموعه «آکادمی شاهزاده‌خانم‌ها» ۳ جلدی است که شخصیت محوری‌اش دختر نوجوانی به نام میری است. میری یک دختربچه روستایی و کوه‌نشین است. او در جلد اول «دختران کوهستان» می‌خواهد یک شاهزاده‌خانم بشود. وقتی به او خبر می‌رسد که شاهزاده می‌خواهد همسرش را از بین دختران روستای آن‌ها انتخاب کند، ناگهان زندگی‌اش به هم می‌ریزد. به این‌ترتیب، میری از یک‌طرف درگیر رقابتی شدید با دیگر دخترهای روستا می‌شود و از طرف دیگر باید با معلم سخت‌گیرش کنار بیاید. اما اتفاقاتی می‌افتد که میری باید برای نجات همکلاسی‌ها و روستایش به فکر بیافتد.

رمان «دختران کوهستان» در ۲۵ فصل نوشته شده است.

این کتاب با ۳۱۲ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۹ هزار تومان منتشر شده است.

در کتاب دوم «قصر سنگی» هم که ۲۴ فصل دارد، این سوال وجود دارد که آیا سفر به پایتخت، قرار است زندگی میری را برای همیشه تغییر دهد یا نه؟ او سر یک چندراهی قرار گرفته و باید بین وفاداری به شاهزاده‌خانم و دوست‌های جدیدش و همین‌طور عشقی قدیمی و دوستی جدید، انتخاب کند. حالا میری باید همه مهارت‌ها و درس‌های تیزبینی و شجاعتی را که در آکادمی شاهزاده‌خانم‌ها یاد گرفته به کار ببندد تا بتواند بهترین راه را انتخاب کند.

این کتاب با ۳۳۶ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

سومین و آخرین کتاب مجموعه «آکادمی شاهزاده‌خانم‌ها» هم «خواهران فراموش‌شده» است. «دختران کوهستان» در سال ۲۰۰۵، «قصر سنگی» در سال ۲۰۱۲ و «خواهران فراموش‌شده» در سال ۲۰۱۵ چاپ شد.

در کتاب «خواهران فراموش‌شده» میری می‌خواهد آکادمی شاهزاده‌خانم‌های خودش را راه بیاندازد. او و دوستانش پس از یک‌سال آماده‌اند که قصر پادشاه را ترک کنند اما شاه دستور می‌دهد میری به مردابی دوردست سفر کند تا سه عموزاده شاه را تعلیم دهد. اما سه عموزاده، بیشتر از آن‌که مشتاق یادگیری درس‌های تاریخ یا آداب معاشرت باشند، عاشق شکار، کشتی و ماهیگیری هستند و از نسبت‌شان با خاندان سلطنتی هم بی‌خبرند. در ادامه داستان، میری متوجه می‌شود زندگی دخترها بخشی از یک راز است که کلیدش در دستان اوست.

رمان «خواهران فراموش‌شده» ۲۷ فصل و یک پی‌نوشت دارد. شنون هیل در پایان این کتاب که موخره مجموعه «آدکامی شاهزاده‌خانم‌ها» است، نوشته: «سفرهای من و میری در سال ۲۰۰۳ شروع شد. اکنون بیش از ده سال از آن تاریخ می‌گذرد. از اینکه داستان را به پایان می‌برم، غمگینم. اگر هوش و الهام‌بخشی ویراستارم، ویکتوریا ولز و شوهرم دین هیل نبود، هرگز این مجموعه نوشته نمی‌شد. برای آفرینش یک کتاب به یک دهکده آرام نیاز بود. بنابراین از همه اهالی این دهکده تشکر می‌کنم…» او در پایان این موخره نوشته است: «از اینکه در سه کتاب هم‌سفر میری بودم احساس خیلی خوبی دارم. از خوانندگان عزیز که تشویق‌ها و حمایت‌هایشان به من جرئت این سفر را داد، عمیقاً متشکرم. باعث افتخارم خواهد بود که داستان میری در خیال شما ادامه پیدا کند.»

در قسمتی از رمان «خواهران فراموش‌شده» می‌خوانیم:

ناخدا یک ابرویش را بالا داد و در حالی که سرتاپای میری را زیر نظر داشت، گفت: «شما خوابتون نمی‌آد، بانو؟»
کشتی آرامِ آرام بود.
میری گفت: «خیلی ممنون که دنبال ما اومدید، ناخدا.»
- کارفرمای من خیلی مشتاق بودن که شما رو نجات بدن. اصراری هم ندارم بدونم چرا.
کاپیتان که ریش سیاهش را می‌خاراند، تمام حواسش به میری بود.
بعد به پیدر نگاه کرد که اخم کرده بود.
یکی از ملوان‌ها فریاد زد: «ناخدا، یه چیزی نزدیک قوس لنگرگاه می‌بینم.»
او پرسید: «کشتی؟»
- اگه هم کشتی باشه، چراغی نداره.
ناخدا بودل، پیدر و میری به عرشه بالایی رفتند. آسمان در سطح افق ابری بود و میری نمی‌توانست مرز دریا و آسمان را تشخیص بدهد. اما در دوردست‌ها و در تاریکی چیزی را دید که تکان می‌خورد و با سرعت به طرف آن‌ها می‌آمد. ناخدا با دوربین تک‌چشمی نگاه می‌کرد.
- این احتمالاً یه کشتی طراز اوله. سه عرشه برای شلیک و حداقل هشتاد توپ. نه می‌توانیم از دستش فرار کنیم، نه می‌تونیم باهاش بجنگیم.
میری پرسید: «شما چندتا توپ دارین؟»

این کتاب هم با ۳۲۰ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۰ هزار تومان به بازار نشر آمده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...