نوجوان برای رشد و تکمیل شخصیتش، نظر به قهرمان دارد. قهرمانِ فانتزی و خیالی، شخصیت خیال پرداز می‌سازد و قهرمان‌هایی که زندگی ملموس و تجربه‌های واقعی دارند؛ «خلاقیت» و «توانایی حل مشکل» را می‌آموزند. مجموعه ۱۳ جلدی «ماجراهای ناگوار» که در ایران با نام «بچه‌های بدشانس» نیز ترجمه شده‌ است؛ ۳ قهرمان از گروه دوم دارند: دو نوجوان و یک کودک که به تازگی یتیم شده‌اند و درگیر مشکلات ریز و درشت «زندگی واقعی»

نوجوان برای رشد و تکمیل شخصیتش، نظر به قهرمان دارد. قهرمانِ فانتزی و خیالی، شخصیت خیال پرداز می‌سازد و قهرمان‌هایی که زندگی ملموس و تجربه‌های واقعی دارند؛ «خلاقیت» و «توانایی حل مشکل» را می‌آموزند. مجموعه ۱۳ جلدی «ماجراهای ناگوار» [A Series of Unfortunate Events] اثر دنیل هنلر که در ایران با نام «بچه‌های بدشانس» نیز ترجمه شده‌ است؛ ۳ قهرمان از گروه دوم دارند: دو نوجوان و یک کودک که به تازگی یتیم شده‌اند و درگیر مشکلات ریز و درشت «زندگی واقعی».
گوشه‌هایی از بازی جیم کری [Jim Carrey] در نقش کنت اولاف را ببینید در نسخه سینمایی «ماجراهای ناگوار»؛ زمانی که هیچ کس به حرف بچه‌ها گوش نمی‌کند:


ماجراهای ناگوار | دنیل هندلر(لمونی اسنیکت) | براد سیلبرینگ 2004 م.
شرکت نت فلیکس هم در سال ۲۰۱۷ سریالی از روی این مجموعه داستان تولید و پخش کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...