جلد ۳۲ از مجموعه کتاب «رحیق مختوم» شرح حکمت متعالیه، اثر حضرت آیت الله جوادی آملی، با همکاری پژوهشگاه علوم وحیانی معارج و مرکز بین المللی نشر اسراء، منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز، جلد سی و دوم از مجموعه مجلدات کتاب رحیق مختوم، به شرح بخش ۲ از جلد ۸ کتاب شریف اسفار می پردازد.

رحیق مختوم شرح حکمت متعالیه جوادی آملی

«رحیق مختوم شرح حکمت متعالیه» تقریبا مفصل ترین و شاید در نوع خود تنها شرح بر کتاب «الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة العقلیة» ملاصدراست. این شرح در واقع تقریر، بازنویسی و بازبینی آخرین دوره درس های اسفار استاد جوادی آملی، پس از تدریس حداقل دو دوره اسفار و چندین و چند دوره کتاب های پیرامونی است. و حداقل سه نسل تحصیلی فلسفه است در شکل گیری این اثر نقش داشته اند: اساتید مؤلف [علامه طباطبائی، مهدی الهی قمشه ای، علامه شعرانی و فاضل تونی و...]، شخص مؤلف و معاصران و طبقه شاگردان وی. سهم ویژه مؤلف در نوآوری فلسفی، خصوصا در ارائه مفاهیم گویا، افراز مقدمه های بنیادین استدلال ها و نقادی های تمام عیار بسیار جلب توجه می کند.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...