ویراست دوم کتاب «برگه‌ها» [Zettel] اثر لودویگ ویتگنشتاین با همکاری نشر هرمس و کرگدن روانه بازار نشر شد.

برگه‌ها» [Zettel] اثر لودویگ ویتگنشتاین

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، ویراست اول این کتاب با ترجمه مالک حسینی در سال ۱۳۸۴ منتشر شده بود.

ویتگنشتاین، فیلسوف نامدار اتریشی قرن بیستم بود که باب‌های زیادی را در فلسفه‌ی ریاضی، فلسفه‌ی زبان، و فلسفه‌ی ذهن گشود. از سال ۱۹۲۹ تا ۱۹۴۷، ویتگنشتاین در دانشگاه کمبریج تدریس کرد. فلسفه ویتگنشتاین، پژواکی از تحولات زبانی است که از اواخر سده نوزدهم، پدیدار گشت. زبان در این دوره، نخست، تبدیل به موضوعی فلسفی شد و سپس با رویکرد تألیفی، ظهور کرد.

برگه‌ها، مجموعه‌ای از نوشته‌های ماشین‌شده بریده ویتگنشتاین است که در جعبه‌ای با عنوان Zettle از آن نگه‌داری می‌کرده است. بر اساس آنچه در مقدمه کتاب آمده است، احتمالاً برخی از برگه‌ها که نشانی از آن‌ها نمی‌شود پیدا کرد توسط ویتگنشتاین نابود شده است. در جعبه قطعه‌های دست‌نوشتی هم بود که ظاهراً تکمله‌هایی هستند بر موضوعاتی که در دیگر برگه‌ها به آن‌ها پرداخته شده است.

در یکی از برگه‌های این کتاب، از قول ویتگنشتاین چنین می‌خوانیم: «اگر من دو دوست به یک نام داشته باشم، و به یکی از آن‌ها نامه بنویسم، به چه بستگی دارد که من به او می‌نویسم، نه به آن دیگری؟ به محتوای نامه؟ ولی محتوا می‌تواند مناسب هر دو باشد. نشانی را هنوز ننوشته‌ام. حال، می‌شود پیوند به قبل ماجرا برگردد. ولی در این صورت می‌شود به آنچه پس از نوشتن روی می‌دهد هم برگردد. حال اگر کسی از من بپرسد به کدام یک از آن دو می‌نویسی؟ و من پاسخش را بدهم، آیا پاسخ را از قبل ماجرا نتیجه می‌گیرم؟ آیا پاسخ را تقریباً همان‌طوری نمی‌دهم که می‌گویم «دندان‌درد دارم»؟ آیا می‌شود در شک باشم که به کدام یک از آن دو می‌نویسم؟ و چنین حالت شکی چگونه است؟ - بله، آیا حالت توهم هم ممکن نیست: من گمان می‌کنم به این یکی می‌نویسم و به دیگری بنویسم؟ و چنین حالت توهمی چگونه خواهد بود؟»

کتاب «برگه‌ها» اثر لودویگ ویتگنشتاین توسط مالک حسینی ترجمه شده و انتشارات هرمس با همکاری نشر کرگدن آن را در ۳۴۴ صفحه و به قیمت ۲۶۳ هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...